وقتی که زندگیم عوض شد ۸
جونگ کوک: ببخشید که مجبورم بهت دست بزنم
ات: اشکال نداره حداقل تو خیلی بهتر از اون محافظ های غولی
جونگ کوک به حرف ات خندید و شروع کرد که ات
رو بگرده
اول از سر ات شروع کرد و تا پایین پای ات رو گشت
ویو جونگ کوک
شروع کردم ات رو بررسی کردن و خب خودم خجالت میکشیدم که دست بزنم به بعضی از جاهاش و خب میدونستم که برای ات هم خجالت آوره به خاطر همین سعی کردم زود این کار رو تموم کنم و وقتی که بازرسیم تموم شد محافظ ها گذاشتن بریم تو
ادامه دارد...💜
ات: اشکال نداره حداقل تو خیلی بهتر از اون محافظ های غولی
جونگ کوک به حرف ات خندید و شروع کرد که ات
رو بگرده
اول از سر ات شروع کرد و تا پایین پای ات رو گشت
ویو جونگ کوک
شروع کردم ات رو بررسی کردن و خب خودم خجالت میکشیدم که دست بزنم به بعضی از جاهاش و خب میدونستم که برای ات هم خجالت آوره به خاطر همین سعی کردم زود این کار رو تموم کنم و وقتی که بازرسیم تموم شد محافظ ها گذاشتن بریم تو
ادامه دارد...💜
۱۷.۳k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.