+برو خونهههه. دیگه داری زیادی حرف میزنی.. زیاد گوشی دست ن
+برو خونهههه. دیگه داری زیادی حرف میزنی.. زیاد گوشی دست نگیر دوباره غش میکنی منم بیچاره میشم...
_باشه اما واسه چی تو بیچاره میشی؟؟
+هنوز که گوشی دستته خانم خانما برو دیـــــــگه
_باشه بابا نخورم...
سعی کردم زیاد به حرفاش توجه نکنم رفتم خونه و با همون لباسایی که داشتم رو تخت ولو شدم... کمکم چشام گرم شد و خوابم برد...
(یک ساعت بعد)
با حس اینکه ینفر از پشت بغلم کرده بیدار شدم...
رومو برکردوندم که دیدم کوک بغلم کرده با چشای بهت زدم بهش نگاه کردم.. که گفت
کوک: ببخشید که این همه مدت بات بد بودم واقعا ببخشید...
_ها منظورت چیه؟.
کوک: دوست دارم...
بعد این حرفش انگار قند تو دلم اب شد همونطور که دستاشو دورم حلقه کزده بود سرشو اورد جلو و....
_باشه اما واسه چی تو بیچاره میشی؟؟
+هنوز که گوشی دستته خانم خانما برو دیـــــــگه
_باشه بابا نخورم...
سعی کردم زیاد به حرفاش توجه نکنم رفتم خونه و با همون لباسایی که داشتم رو تخت ولو شدم... کمکم چشام گرم شد و خوابم برد...
(یک ساعت بعد)
با حس اینکه ینفر از پشت بغلم کرده بیدار شدم...
رومو برکردوندم که دیدم کوک بغلم کرده با چشای بهت زدم بهش نگاه کردم.. که گفت
کوک: ببخشید که این همه مدت بات بد بودم واقعا ببخشید...
_ها منظورت چیه؟.
کوک: دوست دارم...
بعد این حرفش انگار قند تو دلم اب شد همونطور که دستاشو دورم حلقه کزده بود سرشو اورد جلو و....
۴.۱k
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.