معمــــــا. ؟؟؟
معمــــــا. ؟؟؟
یه روز یه شرکت خیلی بزرگ یه مهندس میخواسته استخدام کنه. رئیس شرکت میاد یه سوال طرح میکنه و میگه هرکس حلش کرد اون استخدامه. 199 مهندس شرکت کردن و هیچکدومشون نتونست جواب درست بده.
بعد یه مهندسی خودشو ژیگول پیگول میکنه و برای دویستمین نفر شرکت میکنه که استخدام بشه.
سوال رو رئیس شرکت میپرسه که این سوال به شرح زیره:
(دوستان در طرح این سوال چند فرضیه انتخاب شده که معما جالب بشه مثله: هوای بارانی در کویر و زیر بالکن ایستادن در کویر و منتظر و.... پس نکته انحرافی نداره)
.
.
.
آقا رئیسه میگه فرض کن سوار یه ماشینی هستی که فقط گنجایش 2 نفر رو داره.
بعد تو داخل یه کویری داری میری که داره بارون میاد.
زیر یه بالکن 3 نفر ایستادن با توجه به توضیحات تو کدوم یکی رو میتونی سوار کنی
(فقط یه نفر چون گنجایش ماشین 2 تاست یکی راننده و یکی دیگه)
اولیش یه پیرزنه که حالش وخیمه که هرچه سریعتر باید بره بیمارستان وگرنه امکان مرگش زیاده.
دومی دوست صمیمیته که خیلی خیلی شما با هم رفیق هستین و 2 بار جونتو از مرگ حتمی نجات داده و الان تو مدیونشی که اگه این دوست دیر برسه به شرکتش اخراج میشه.
سومی زن آرزوهاته که همیشه دوست داشتی باهاش زندگی کنی و جز اون با هیچکس ازدواج نمیکنی فقط این زنه.
حالا تو کدوم یکی از اینها رو سوار میکنی؟
مهندس کمی سر به فکر فرو برد پاسخ اصلی رئیس شرکت رو داد و استخدام هم شد....
به نظر شما چه پاسخی داد که رئیس اونو استخدام کرد؟
یه روز یه شرکت خیلی بزرگ یه مهندس میخواسته استخدام کنه. رئیس شرکت میاد یه سوال طرح میکنه و میگه هرکس حلش کرد اون استخدامه. 199 مهندس شرکت کردن و هیچکدومشون نتونست جواب درست بده.
بعد یه مهندسی خودشو ژیگول پیگول میکنه و برای دویستمین نفر شرکت میکنه که استخدام بشه.
سوال رو رئیس شرکت میپرسه که این سوال به شرح زیره:
(دوستان در طرح این سوال چند فرضیه انتخاب شده که معما جالب بشه مثله: هوای بارانی در کویر و زیر بالکن ایستادن در کویر و منتظر و.... پس نکته انحرافی نداره)
.
.
.
آقا رئیسه میگه فرض کن سوار یه ماشینی هستی که فقط گنجایش 2 نفر رو داره.
بعد تو داخل یه کویری داری میری که داره بارون میاد.
زیر یه بالکن 3 نفر ایستادن با توجه به توضیحات تو کدوم یکی رو میتونی سوار کنی
(فقط یه نفر چون گنجایش ماشین 2 تاست یکی راننده و یکی دیگه)
اولیش یه پیرزنه که حالش وخیمه که هرچه سریعتر باید بره بیمارستان وگرنه امکان مرگش زیاده.
دومی دوست صمیمیته که خیلی خیلی شما با هم رفیق هستین و 2 بار جونتو از مرگ حتمی نجات داده و الان تو مدیونشی که اگه این دوست دیر برسه به شرکتش اخراج میشه.
سومی زن آرزوهاته که همیشه دوست داشتی باهاش زندگی کنی و جز اون با هیچکس ازدواج نمیکنی فقط این زنه.
حالا تو کدوم یکی از اینها رو سوار میکنی؟
مهندس کمی سر به فکر فرو برد پاسخ اصلی رئیس شرکت رو داد و استخدام هم شد....
به نظر شما چه پاسخی داد که رئیس اونو استخدام کرد؟
۶.۴k
۳۰ مرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.