چندپارتی شوگا
چندپارتی شوگا
وقتی عاشق پسر بد مدرسه میشی🦋🤍
پارت۹
یوری ویو:
ساعت۴بود
یوری:شوگا بلند شو حاضر بشو بریم ساحل
شوگا:یوری مطمئنی سالمی؟ساعت هنوز چهارهههههه:/
یوری:ایشش باشه بابا خودم میرم حاضر میشم
شوگا: :]
رفتم حولمو برداشتم
یوری: پیشش به سوییی حمومممم
یونگی:روانی(اروم)
رفتم حموم و ۱۰دیقه زیر دوش فکر مبکردم شب چی بپوشم:>
اومدم بیرون و بدنمو خشک کردمو رفتم موهامو با اتو مو حالت دادم
رفتم سمت لوازم میکاپم ولی زیاد نخواستم ارایش کنم چون قرار بود بریم آب بازی
فقط یکم ضد آفتاب و تینت رو به لبام و گونم زدم و رفتم برای انتخاب لباس
یوری:شوگا جونم:> یه دیقه بیا
شوگا:یه جای کار میلنگه.اومدممممم
یوری:یه لباس انتخاب کن بپوشم
شوگا:هی خداااا...این ابیه قشنگه
یوری:باشد
چند دیقه بعد
یوری:شوگا من امادمممم شوگا..شوگاااا
شوگا:بزار مثل آدم نارنگیمو بخورم گوساله
یوری:باش ولی اگه دیر کردی من گردن نمیگیرم
شوگا:مگه ساعت چنده؟
یوری:۵و نیم(دوستان حموم و لباس پوشیدن یوری خیلی طول کشید تعجب نکنید)
شوگا:باش الان بلند میشم
یوری:چقد ریلکس
شوگا:من حموم و لباش پوشیدنم طول نمیکشه
شوگا ۵دیقه رفت حموم و لباسشو پوشید
یوری:سرعت آماده شدنت رو داشتم الان نیاز به ماشین نداشتم*-*بعد چرا لباست هم رنگ لباس منه؟
شوگا:بریمممم؟
یوری:نه بچه ها میان دنبالمون
زنگ در خورد
سنا:آماده اید؟
یوری:آره
سنا:خب پس بریم
جیهوپ:سلام دوستان
بقیه:سلام
جیمین:میگم شما چرا لباساتون سته؟توطئه ای در کار است*-*
یونگی:خفه:>🔪
جیهوپ:خب دوتا ماشین میشیم یوری و سنا برن تو ماشین خودشون ما هم میریم تو ماشین خودمون
یونگی:چرا؟
جیهوپ:نه توذو خدا برو تو ماشین دخترا:/
شوگا: ...
یوری:خب بریم حرکت کنیم دیگه
بچه ها این چند روز بمرده بودم تازه از قبر اومدم بیرون×-×
غلط املایی بود به شیرین بودن خودتون ببخشید؛)
پارت بعدی رو ۳روز دیگه میزارم
بایی فعلا🫂🦋
وقتی عاشق پسر بد مدرسه میشی🦋🤍
پارت۹
یوری ویو:
ساعت۴بود
یوری:شوگا بلند شو حاضر بشو بریم ساحل
شوگا:یوری مطمئنی سالمی؟ساعت هنوز چهارهههههه:/
یوری:ایشش باشه بابا خودم میرم حاضر میشم
شوگا: :]
رفتم حولمو برداشتم
یوری: پیشش به سوییی حمومممم
یونگی:روانی(اروم)
رفتم حموم و ۱۰دیقه زیر دوش فکر مبکردم شب چی بپوشم:>
اومدم بیرون و بدنمو خشک کردمو رفتم موهامو با اتو مو حالت دادم
رفتم سمت لوازم میکاپم ولی زیاد نخواستم ارایش کنم چون قرار بود بریم آب بازی
فقط یکم ضد آفتاب و تینت رو به لبام و گونم زدم و رفتم برای انتخاب لباس
یوری:شوگا جونم:> یه دیقه بیا
شوگا:یه جای کار میلنگه.اومدممممم
یوری:یه لباس انتخاب کن بپوشم
شوگا:هی خداااا...این ابیه قشنگه
یوری:باشد
چند دیقه بعد
یوری:شوگا من امادمممم شوگا..شوگاااا
شوگا:بزار مثل آدم نارنگیمو بخورم گوساله
یوری:باش ولی اگه دیر کردی من گردن نمیگیرم
شوگا:مگه ساعت چنده؟
یوری:۵و نیم(دوستان حموم و لباس پوشیدن یوری خیلی طول کشید تعجب نکنید)
شوگا:باش الان بلند میشم
یوری:چقد ریلکس
شوگا:من حموم و لباش پوشیدنم طول نمیکشه
شوگا ۵دیقه رفت حموم و لباسشو پوشید
یوری:سرعت آماده شدنت رو داشتم الان نیاز به ماشین نداشتم*-*بعد چرا لباست هم رنگ لباس منه؟
شوگا:بریمممم؟
یوری:نه بچه ها میان دنبالمون
زنگ در خورد
سنا:آماده اید؟
یوری:آره
سنا:خب پس بریم
جیهوپ:سلام دوستان
بقیه:سلام
جیمین:میگم شما چرا لباساتون سته؟توطئه ای در کار است*-*
یونگی:خفه:>🔪
جیهوپ:خب دوتا ماشین میشیم یوری و سنا برن تو ماشین خودشون ما هم میریم تو ماشین خودمون
یونگی:چرا؟
جیهوپ:نه توذو خدا برو تو ماشین دخترا:/
شوگا: ...
یوری:خب بریم حرکت کنیم دیگه
بچه ها این چند روز بمرده بودم تازه از قبر اومدم بیرون×-×
غلط املایی بود به شیرین بودن خودتون ببخشید؛)
پارت بعدی رو ۳روز دیگه میزارم
بایی فعلا🫂🦋
۳.۵k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.