فیک کوک ( پشیمونم) پارت ۲
از زبان ا/ت
از سر تا پا به فینا و لیانا نگاه کردم ابرو بالا انداختم و گفتم : اینا چیه پوشیدین؟
لیانا گفت : ا/ت توروخدا گیر نده گفتم : خیلی خب
پالتو صورتیم رو با بوت های سفیدم و شلوار لی و هودی سفیدم پوشیدم فینا بهم نگاه کرد و گفت : با اینا میای ؟
گفتم : آره مگه چیه ( عین بز 🐐) بهم نگاه میکرد
گفتم : بریم زود بیایم
رفتیم پایین رانندم اومد سمتم و گفت : خانم جایی میرین گفتم : میریم قدم بزنیم نیاین هیچ کدومتون و همچنین خیالتون راحت
رفتم لیانا گفت : راننده من سره خیابون منتظرمون هست
بالاخره رفتیم بار همین که رسیدم به دره ورودی جیبم رو گشتم نیست...
لینا گفت : چرا وایستادی گفتم : برش نداشتم فینا گفت : چیو گفتم : قرصم و اسپری آسمم رو ( نا رسایی قلبی داره ) فینا گفت : اگر بری داخل بوی ادکلن های مختلف ممکنه نفست رو بگیره
گفتم : وای بیخیال دیگه تا اینجا اومدم نمیتونم برگردم بریم تو
رفتیم داخل اَه َاه چه بویی میاد بوی عطر های مختلف بوی الکل بوی شامپاین....
از سر تا پا به فینا و لیانا نگاه کردم ابرو بالا انداختم و گفتم : اینا چیه پوشیدین؟
لیانا گفت : ا/ت توروخدا گیر نده گفتم : خیلی خب
پالتو صورتیم رو با بوت های سفیدم و شلوار لی و هودی سفیدم پوشیدم فینا بهم نگاه کرد و گفت : با اینا میای ؟
گفتم : آره مگه چیه ( عین بز 🐐) بهم نگاه میکرد
گفتم : بریم زود بیایم
رفتیم پایین رانندم اومد سمتم و گفت : خانم جایی میرین گفتم : میریم قدم بزنیم نیاین هیچ کدومتون و همچنین خیالتون راحت
رفتم لیانا گفت : راننده من سره خیابون منتظرمون هست
بالاخره رفتیم بار همین که رسیدم به دره ورودی جیبم رو گشتم نیست...
لینا گفت : چرا وایستادی گفتم : برش نداشتم فینا گفت : چیو گفتم : قرصم و اسپری آسمم رو ( نا رسایی قلبی داره ) فینا گفت : اگر بری داخل بوی ادکلن های مختلف ممکنه نفست رو بگیره
گفتم : وای بیخیال دیگه تا اینجا اومدم نمیتونم برگردم بریم تو
رفتیم داخل اَه َاه چه بویی میاد بوی عطر های مختلف بوی الکل بوی شامپاین....
۱۱۴.۶k
۰۴ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.