پارت 46
پارت 46
رفتم سمت حمام دمای آب رو تنظیم کردم و رفتم بیرون
ا.ت رو براید استایل بلند کردم و بردمش سمت حمام داخل وان گذاشتمش شامپو رو زدم به موهاش آروم ماساژ میدادم رفتم سمت بدنش دستمو گذاشتم روی دلش
کوک:درد میکنه؟
ا.ت:الان حالم بهتره
با شامپو بدن کل بدنش زریفشو شستم میخواستم بلندش کنم که
ا.ت:خودم میتونم بیام بیرون الان بهترم
کوک:مطمعنی؟
ا.ت:آره
ا.ت ویو:
حوله رو پوشیدم و رفتم بیرون کوک رفت دوش بگیره رفتم سمت کمد لباس یه تی شرت مال کوک رو ورداشتم و با یه شلوارک پوشیدم موهامو خشک کردم و رفتم روی تخت دراز کشیدم چشمام سنگین شده بود که کوک روی تخت نشست
کوک با یه حرکت منو توی بغلش جا کرد
ا.ت:شب بخیر بانیه من
کوک:بازهم با کارایی که باهات کردم بهم میگی بانی؟
ا.ت:خب شب بخیر ددی من
کوک:شب توهم بخیر کوچولوی من
بعد از تموم شدن حرف کوک چشمامو روی هم گذاشتم و سیاهی
لایک کنید❤
رفتم سمت حمام دمای آب رو تنظیم کردم و رفتم بیرون
ا.ت رو براید استایل بلند کردم و بردمش سمت حمام داخل وان گذاشتمش شامپو رو زدم به موهاش آروم ماساژ میدادم رفتم سمت بدنش دستمو گذاشتم روی دلش
کوک:درد میکنه؟
ا.ت:الان حالم بهتره
با شامپو بدن کل بدنش زریفشو شستم میخواستم بلندش کنم که
ا.ت:خودم میتونم بیام بیرون الان بهترم
کوک:مطمعنی؟
ا.ت:آره
ا.ت ویو:
حوله رو پوشیدم و رفتم بیرون کوک رفت دوش بگیره رفتم سمت کمد لباس یه تی شرت مال کوک رو ورداشتم و با یه شلوارک پوشیدم موهامو خشک کردم و رفتم روی تخت دراز کشیدم چشمام سنگین شده بود که کوک روی تخت نشست
کوک با یه حرکت منو توی بغلش جا کرد
ا.ت:شب بخیر بانیه من
کوک:بازهم با کارایی که باهات کردم بهم میگی بانی؟
ا.ت:خب شب بخیر ددی من
کوک:شب توهم بخیر کوچولوی من
بعد از تموم شدن حرف کوک چشمامو روی هم گذاشتم و سیاهی
لایک کنید❤
۱۳.۱k
۰۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.