دوست پسر مافیای من پارت ۲۶=
دوست پسر مافیای من پارت ۲۶=
از زبان تهیونگ
به عمارت رسیدیم مینسو رو براید استایل بغل کردم بردمش انداختمش روی تخت دست و پاهاشو بستم چونکه میدونستم زیاد وول میخوره خودم هم مشغول باز کردن کرواتم شدم ک مینسو صدام زد
_:تهیونگ چرا منو بستی
بعدش همونطور ک کرواتشو باز میکرد برگشت با چشمای خمارش بهم زل زد
×:چونکه زیاد وول میخوری نمیزاری کارمو راحت انجام بدم
_:مگه چیکار میخوای بکنی؟(باترس)
×:اومم شاید یکم شیطونی
_:ولی چرا اینجوری ؟
×:چونکه قراره بی دی اس ام باشه
از زبان مینسو
با این حرفش آب دهنمو قورت دادم میخواستم تقلا کنم ولی بدتر هم میشد میدونستم نمیتونم منصرفش کنم پس گفتم
_:میشه لطفا آروم انجامش بدی؟
×:بستگی به خودت داره بیب باید برای ددیت خوب ناله کنی
بعدش حمله ور شدم سمت لباش و تا جایی ک مطمئن شدم کبود میشه خوردمشون بعدش...(بقیش اسماته خودتون تصور کنین)
[اینم به مناسبت تولد هوپیم لایک یادتون نرهه💚💚]
از زبان تهیونگ
به عمارت رسیدیم مینسو رو براید استایل بغل کردم بردمش انداختمش روی تخت دست و پاهاشو بستم چونکه میدونستم زیاد وول میخوره خودم هم مشغول باز کردن کرواتم شدم ک مینسو صدام زد
_:تهیونگ چرا منو بستی
بعدش همونطور ک کرواتشو باز میکرد برگشت با چشمای خمارش بهم زل زد
×:چونکه زیاد وول میخوری نمیزاری کارمو راحت انجام بدم
_:مگه چیکار میخوای بکنی؟(باترس)
×:اومم شاید یکم شیطونی
_:ولی چرا اینجوری ؟
×:چونکه قراره بی دی اس ام باشه
از زبان مینسو
با این حرفش آب دهنمو قورت دادم میخواستم تقلا کنم ولی بدتر هم میشد میدونستم نمیتونم منصرفش کنم پس گفتم
_:میشه لطفا آروم انجامش بدی؟
×:بستگی به خودت داره بیب باید برای ددیت خوب ناله کنی
بعدش حمله ور شدم سمت لباش و تا جایی ک مطمئن شدم کبود میشه خوردمشون بعدش...(بقیش اسماته خودتون تصور کنین)
[اینم به مناسبت تولد هوپیم لایک یادتون نرهه💚💚]
۱۵.۱k
۲۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.