𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 [جنایتکار]
𝐂𝐫𝐢𝐦𝐢𝐧𝐚𝐥 [جنایتکار]
𝐒𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝟐
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟑
ات: اصلا نگران نباش اونقدر میخندم که حالت از خندید نام بهم بخوره جناب کیم
ته:( آروم خندیدم) حالا چرا اینقدر یهو خانم کیم پر انرژی شده ...؟
ات :اممم فکر کنم هر کسی جای من بود خوشحال و پر انرژی بود آدم مگه میشه همچین شوهری داشته باشه و ناراحت باشه ؟ تازه تصمیم گرفتم پنج تا بچه
داشته باشم...نه نه بیشتر
ته:( اولش از حرفی که زد تو شک بودم یعنی من می تونم باباشم؟؟؟؟ یعنی میشه من و ات با هم والدین یه بچه باشیم ؟؟؟؟؟ همه عشقم رو در چند ثانیه ریختم تو چشمام و با بغض بهش خیره شدم )
ته: چرا که نشه پنج تا بچه داشته باشیم من که هر شب پایه ام فقط در بحث نگه داری دیگه ورودی نمی.....
ات :یااااااا بی ادب (با شوخی با مشت بی جونی زدم به سینش )
ته: ترو خدا پاشو بریم ..... حالم از این بیمارستان بهم می خوره .......
ات: بریم عشقم...
از جام پاشدم و بالا سر تهیونگ که هنوز رو صندلی نشسته بود وایستادم و دستم رو براش دراز کردم که بگیرتش
ات: نمی خوای دستم رو بگیری؟
ته :لبخندی زدم و دستش رو گرفتم و از جام پاشدم
ته: چرا بریم خوشگلم...
توی کل مسیر توی ماشین تهیونگ دستم رو ول نکرد و کلی باهام حرف زد و خندیدیم...
ات: مگه نمیریم خونه؟
ته: نه میخوام خوش بگذرونیم
ات :من که پایه ام
ته: بریم شهربازی؟
ات :هور||||||||
ته: (از کیوت بودنش خندم گرفت) باشه پس بریم
ات: تهیونگ ؟
ته: جانم؟
ات: میگم مامان و بابات و مامان بزرگت نمی خوان برگردن خونه؟
ته :مممم بعید میدونم فعلا برگردن چون شرکت یه سری همایش هایی داره تو انگلیس که مثلا شبیه رتبه بندی شرکت های بزرگه واسه همین واسه بابام خیلی مهمه پس فکر نکنم تا حدود چهار ماه دیگه بخوان برگردن ....آا راستی داشت یادم میرفت یونتان فعلا پیش پرستارش تا سه روز میمونه
ات: چرا مگه من نیستم برا چی باید پیش پرستاروبمونه ؟؟؟
ته :چون من و شما امشب داریم میریم پاریس
ات: جدیییییییی میگیییییی؟؟
ته: الان در من شوخی میبینی خانم کیم؟
ات: نه خیر آقای کیمم....... وایییییی اخخخخخ جونننننننننن... وایسا||||| ببینم یونتان هم با ما میادددد
ته: نه
ات: چراااا؟؟؟
ته: چون اون وقت بیشتر از من به اون توجه میکنی
ات: اخیییی حسود کوچولو من
ته: ياااا
ات :به من ربطی نداره ما یونتان رو هم میبریم
ته: اگر یونتان رو ببریم تنبیه میشی ... هنوزم می خوای؟
ات:اره میبریم عیبی نداره تنبیه میشم...یعنی الان میبریمش
ته: اره خوشگلم میبریم............
𝐒𝐞𝐚𝐬𝐨𝐧 𝟐
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟏𝟑
ات: اصلا نگران نباش اونقدر میخندم که حالت از خندید نام بهم بخوره جناب کیم
ته:( آروم خندیدم) حالا چرا اینقدر یهو خانم کیم پر انرژی شده ...؟
ات :اممم فکر کنم هر کسی جای من بود خوشحال و پر انرژی بود آدم مگه میشه همچین شوهری داشته باشه و ناراحت باشه ؟ تازه تصمیم گرفتم پنج تا بچه
داشته باشم...نه نه بیشتر
ته:( اولش از حرفی که زد تو شک بودم یعنی من می تونم باباشم؟؟؟؟ یعنی میشه من و ات با هم والدین یه بچه باشیم ؟؟؟؟؟ همه عشقم رو در چند ثانیه ریختم تو چشمام و با بغض بهش خیره شدم )
ته: چرا که نشه پنج تا بچه داشته باشیم من که هر شب پایه ام فقط در بحث نگه داری دیگه ورودی نمی.....
ات :یااااااا بی ادب (با شوخی با مشت بی جونی زدم به سینش )
ته: ترو خدا پاشو بریم ..... حالم از این بیمارستان بهم می خوره .......
ات: بریم عشقم...
از جام پاشدم و بالا سر تهیونگ که هنوز رو صندلی نشسته بود وایستادم و دستم رو براش دراز کردم که بگیرتش
ات: نمی خوای دستم رو بگیری؟
ته :لبخندی زدم و دستش رو گرفتم و از جام پاشدم
ته: چرا بریم خوشگلم...
توی کل مسیر توی ماشین تهیونگ دستم رو ول نکرد و کلی باهام حرف زد و خندیدیم...
ات: مگه نمیریم خونه؟
ته: نه میخوام خوش بگذرونیم
ات :من که پایه ام
ته: بریم شهربازی؟
ات :هور||||||||
ته: (از کیوت بودنش خندم گرفت) باشه پس بریم
ات: تهیونگ ؟
ته: جانم؟
ات: میگم مامان و بابات و مامان بزرگت نمی خوان برگردن خونه؟
ته :مممم بعید میدونم فعلا برگردن چون شرکت یه سری همایش هایی داره تو انگلیس که مثلا شبیه رتبه بندی شرکت های بزرگه واسه همین واسه بابام خیلی مهمه پس فکر نکنم تا حدود چهار ماه دیگه بخوان برگردن ....آا راستی داشت یادم میرفت یونتان فعلا پیش پرستارش تا سه روز میمونه
ات: چرا مگه من نیستم برا چی باید پیش پرستاروبمونه ؟؟؟
ته :چون من و شما امشب داریم میریم پاریس
ات: جدیییییییی میگیییییی؟؟
ته: الان در من شوخی میبینی خانم کیم؟
ات: نه خیر آقای کیمم....... وایییییی اخخخخخ جونننننننننن... وایسا||||| ببینم یونتان هم با ما میادددد
ته: نه
ات: چراااا؟؟؟
ته: چون اون وقت بیشتر از من به اون توجه میکنی
ات: اخیییی حسود کوچولو من
ته: ياااا
ات :به من ربطی نداره ما یونتان رو هم میبریم
ته: اگر یونتان رو ببریم تنبیه میشی ... هنوزم می خوای؟
ات:اره میبریم عیبی نداره تنبیه میشم...یعنی الان میبریمش
ته: اره خوشگلم میبریم............
۱۳.۳k
۰۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.