𝐲𝐨𝐮 𝐬𝐚𝐯𝐞𝐝 𝐦𝐞⁴⁵
𝐲𝐨𝐮 𝐬𝐚𝐯𝐞𝐝 𝐦𝐞⁴⁵
جیمین:*خنده بلند*....(مکث)....حالت بهتره؟*جدی*
ات: آره اوکیم
جیمین: تو چرا سوپتو نخوردی؟
ات: اشتها نداشتم
جیمین: اینطوری که خوب نمیشی
ات: خب زور نیست که
جیمین: از دست تو
ات:*خنده ریز*
از روم بلند شد و روی تخت نشست...
ات: جیمین
جیمین: اوهوم؟
ات: دوست دارم*آروم*
با حرفش شوکه شدم و از تعجب دهنم باز مونده بود...بلند شد و جلو رفت...ولی صبر کرد....
ات: خوب استراحت کن
درو باز کرد و رفت...
ویو ات
از اتاق بیرون اومدم... به سمت میز رفتم...کنترل رو برداشتم و تلویزیون رو روشن کردم.... صدای تلویزیون رو کم کردم...زدم اخبار اما خبری از جیمین نبود....خیالم راحت شد و زدم کارتون... خونه بدون جیمین خیلی ساکت و دلگیر بود.......بعد چند دقیقه حوصلم سر رفت و تلویزیون رو خاموش کردم....به سمت آشپزخونه رفتم....هیچ اشتهایی نداشتم.....یه لیوان آب خوردم و از روی خستگی رو مبل لم دادم....کسل کننده بود....اما حالم خیلی خیلی بهتر از دیروزه...دستامو به هوا بردم و باهاشون بازی کردم....ولی هنوز خبری از جونگ هی صاحب قبلیم....نیست....م.رده...زندست........ولی تا الان خیلی خوشحالم که یه مرد خیلی خوب، جیمین ازم مراقبت میکنه.........ولی خدایی معلومه چقد دوسم دارم......
ات:*خنده*
جیمین:*خنده بلند*....(مکث)....حالت بهتره؟*جدی*
ات: آره اوکیم
جیمین: تو چرا سوپتو نخوردی؟
ات: اشتها نداشتم
جیمین: اینطوری که خوب نمیشی
ات: خب زور نیست که
جیمین: از دست تو
ات:*خنده ریز*
از روم بلند شد و روی تخت نشست...
ات: جیمین
جیمین: اوهوم؟
ات: دوست دارم*آروم*
با حرفش شوکه شدم و از تعجب دهنم باز مونده بود...بلند شد و جلو رفت...ولی صبر کرد....
ات: خوب استراحت کن
درو باز کرد و رفت...
ویو ات
از اتاق بیرون اومدم... به سمت میز رفتم...کنترل رو برداشتم و تلویزیون رو روشن کردم.... صدای تلویزیون رو کم کردم...زدم اخبار اما خبری از جیمین نبود....خیالم راحت شد و زدم کارتون... خونه بدون جیمین خیلی ساکت و دلگیر بود.......بعد چند دقیقه حوصلم سر رفت و تلویزیون رو خاموش کردم....به سمت آشپزخونه رفتم....هیچ اشتهایی نداشتم.....یه لیوان آب خوردم و از روی خستگی رو مبل لم دادم....کسل کننده بود....اما حالم خیلی خیلی بهتر از دیروزه...دستامو به هوا بردم و باهاشون بازی کردم....ولی هنوز خبری از جونگ هی صاحب قبلیم....نیست....م.رده...زندست........ولی تا الان خیلی خوشحالم که یه مرد خیلی خوب، جیمین ازم مراقبت میکنه.........ولی خدایی معلومه چقد دوسم دارم......
ات:*خنده*
۱۴.۴k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.