part 3 عشق مرگ بار من
ا.ت ویو:
+با دادش لرزیدم و گریم گرفت
جین ویو:
_آروم بغلش کردم
_ببخشید سرت داد زدم
+* فین* اشکالی نداره من ..م...ن میرم داخل کافه
_نچ نمیشه تو با من میای خانم کوچولو
+چرا باید بیام
_چون من میگم
+رازی شدم بریم
_* خنده * بریم
،ا.ت :
+با آقای کیم سوار ماشین شدیم تو راه حرفی ردوبدل نشد دوتامون عمیق تو فکر بودیم که
_پیاده شو مادمازل
+*خنده *
+به خونه بزرگی که رو به روم بود نگاه میکردم ولی بیشتر توجهم به باغ گل هاش بود
_چیه از گلا خوشت میاد
+اوم خیلی قشنگه
_به قشنگی من نیست * خنده *
+درست
_بیابریم داخل حتما خسته ای
+ااا باوشع
جین ویو:
_ ا.ت رو بردم داخل که ماری اومد رو به روم و خودش رو بهم چسبوند
ماری: ددی دلم برات تنگ شده * با عشوه خرکی*
_الان نه خودتم میدونی دوست ندارم و به اجبار مادرم اینجای پس برو
ماری؛* نگاه کردن به ا.ت * نکنه این دختره رد دوست داری؟
_اونش به خودم مربوطه
_و دست ا.ت رو گرفتم بردم تو اتاقی که واسش آماده کرده بودم
+امم اینج....
_ اتاق توعه
+اتاق من؟
_نه پس من مال خودته دیگه
+اما چرا؟
+با دادش لرزیدم و گریم گرفت
جین ویو:
_آروم بغلش کردم
_ببخشید سرت داد زدم
+* فین* اشکالی نداره من ..م...ن میرم داخل کافه
_نچ نمیشه تو با من میای خانم کوچولو
+چرا باید بیام
_چون من میگم
+رازی شدم بریم
_* خنده * بریم
،ا.ت :
+با آقای کیم سوار ماشین شدیم تو راه حرفی ردوبدل نشد دوتامون عمیق تو فکر بودیم که
_پیاده شو مادمازل
+*خنده *
+به خونه بزرگی که رو به روم بود نگاه میکردم ولی بیشتر توجهم به باغ گل هاش بود
_چیه از گلا خوشت میاد
+اوم خیلی قشنگه
_به قشنگی من نیست * خنده *
+درست
_بیابریم داخل حتما خسته ای
+ااا باوشع
جین ویو:
_ ا.ت رو بردم داخل که ماری اومد رو به روم و خودش رو بهم چسبوند
ماری: ددی دلم برات تنگ شده * با عشوه خرکی*
_الان نه خودتم میدونی دوست ندارم و به اجبار مادرم اینجای پس برو
ماری؛* نگاه کردن به ا.ت * نکنه این دختره رد دوست داری؟
_اونش به خودم مربوطه
_و دست ا.ت رو گرفتم بردم تو اتاقی که واسش آماده کرده بودم
+امم اینج....
_ اتاق توعه
+اتاق من؟
_نه پس من مال خودته دیگه
+اما چرا؟
۳.۰k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.