چند پارتی
چند پارتی
(وقتی از یک آدم خوب تبدیل میشه به یه و......)
به سمتت اومد تو رو بی جون روی تخت دید با قرصی که دید شوکه شد اون اون قرص برنج بود باورش نمیشود اون اون دختره شاد و شنگول الان داره همچین کاری میکنه خودش هم باورش نمیشد باورش برای همه سخت بود مخصوصا اون تورو توی آغوش کشید و با بدن سردشت مواجه شد به سرعت به سمت ماشین رفت تو همینطوری که توی بغلش بودی درحال رانندگی بود توی آغوشش بودی به سرعت تورو توی برانکارد گذاشتن و به سمت اتاق عمل رفتن بعد از چند ساعت دکتر اومد و گفت
دکتر :شانس آوردین هر دو سالمن
جونکوک :هردو !
دکتر :بله هم مادر و هم بچه
جونکوک عاشق بچه بود
دکتر گفت
دکتر:آقای جئون شما خیلی خوشانسین چون زنتون گفت که به تو نگم ولی نمیشد هیچ زنی تا باحال بخاطر اینکه شوهرش آزادانه زندگی کنه کاری نکرده قدر زنتون رو بدونید اون مردی که ادعای قوی بودن میکنه مادرش از اون قوی تر بوده که همچین بچه ای به دنیا آورده دنیا بدون دخترا ناقصه!
(وقتی از یک آدم خوب تبدیل میشه به یه و......)
به سمتت اومد تو رو بی جون روی تخت دید با قرصی که دید شوکه شد اون اون قرص برنج بود باورش نمیشود اون اون دختره شاد و شنگول الان داره همچین کاری میکنه خودش هم باورش نمیشد باورش برای همه سخت بود مخصوصا اون تورو توی آغوش کشید و با بدن سردشت مواجه شد به سرعت به سمت ماشین رفت تو همینطوری که توی بغلش بودی درحال رانندگی بود توی آغوشش بودی به سرعت تورو توی برانکارد گذاشتن و به سمت اتاق عمل رفتن بعد از چند ساعت دکتر اومد و گفت
دکتر :شانس آوردین هر دو سالمن
جونکوک :هردو !
دکتر :بله هم مادر و هم بچه
جونکوک عاشق بچه بود
دکتر گفت
دکتر:آقای جئون شما خیلی خوشانسین چون زنتون گفت که به تو نگم ولی نمیشد هیچ زنی تا باحال بخاطر اینکه شوهرش آزادانه زندگی کنه کاری نکرده قدر زنتون رو بدونید اون مردی که ادعای قوی بودن میکنه مادرش از اون قوی تر بوده که همچین بچه ای به دنیا آورده دنیا بدون دخترا ناقصه!
۴.۸k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.