رمان افسانه ماه 🌙در آغوش خورشید ☀پارت ۱ 💜 (توجه !ورق بزنید)

شخصیت ها را میزارم که فراموش نکنید😊
اسم دختره داستان ما ات
ات ۲۰ سالش و در کره زندگی می کنه
یک دختره مهربان و خوش اخلاق پدر و مادرش به خاطر یک تصادف فوت کردند و یک عمو داره
وعاشق🤤( 😑😑اولا آیدلتون نرید تو تصورتون زیرا ایشون مستر دارن نامزد دارن😁😁)
ات دانشجو رشته هنر و تو یک شرکت طراحی گرافیک و انیمشن و ارتیست کلی هنر 😬😬😬 کار می کنه😁😁
نامزد ات : پارک شیان( مهربان از نظر ات همه دانشگاه دوستش داشتن نکته بازیگر😁😁)
دوست ات : هیو سوک ( ات خیلی دوستش داره) هم سن ات

رئیس مهربان ات: چان ایون و( او با ات بسیار مهربان کراش کل 😑😑شرکت وی خیلی پولدار ) سن ۲۳
رئیس جیغ جیغ ات: یک جورایی تو سبک معاون شرکت ( همش سر ات داد میزنه🤕🤕)سن ۵۲
استاد ات: کیم سوهان( بسیار مهربان نصف کراش دانشگاه😑) سن ۲۵
استاد:هی لیمین ( استاد جدی ولی نصف دوم کراش دانشگاه😑😑)سن ۲۶
هی جو: پسره، دوست ات وقتی ات اومد دانشگاه همه اذیتش می کردن ولی تونست با هی جو دوست بشه هی جو و ات مثل خواهر و برادرن ۲۲ سالش
در این داستان قابل توجه بی تی اس هم است 😁😁😁

😶تو این داستان اتفاق هایی می افته که هرگز
فکرشم نمی کنید😈