عشق ابدی ادامه پارت سوم
راوی
کوک رو میبرن بیمارستان
همه: دکتر چیشده
دکتر: اقای جئون یه بیماری قلبی داشتن و گفته بودن که به کسی بگفته بود ولی متاسفانه قلب ایشون خیلی ضعیفه و به یه قلب دیگه نیاز دارن
همه بحز ات:من میدم من قلبم رو به کوک
ات: نه من میدم
همه: امکان نداره
دکتر: من میرم وقتی فکر هاتون رو کردین به من خبر بدین
همه: چشم
ات:همین که گفتم
نامجون دستش رو روی دوتا شونه ی ات میزاره و میگه: تو نمی تونی دو هفته دیگه کنسرت داری
ات: اگه دو هفتت دیگه یمی از شما به بالای اون صحنه برین همه ی ارمی ها افسرده میشن ولی من تازه دبیو کردم وکسی نا راحت نمی شه
جین: میدونی اگه کوک بفمه کقدر ناراحت میشه
ات: حالا فکرکن بفهمه شما که سینزده ساله باهم دیگه هستیم چقدر ناراحت میشه(با دوران کاراموزی میشه سینزده سال) در ضمن من به هر قیمتی که شده نمی خوام یکی از شما جونش رو از دست بده
جیمین: به قیمت جونت(با داد)
ات: آره
کوک رو میبرن بیمارستان
همه: دکتر چیشده
دکتر: اقای جئون یه بیماری قلبی داشتن و گفته بودن که به کسی بگفته بود ولی متاسفانه قلب ایشون خیلی ضعیفه و به یه قلب دیگه نیاز دارن
همه بحز ات:من میدم من قلبم رو به کوک
ات: نه من میدم
همه: امکان نداره
دکتر: من میرم وقتی فکر هاتون رو کردین به من خبر بدین
همه: چشم
ات:همین که گفتم
نامجون دستش رو روی دوتا شونه ی ات میزاره و میگه: تو نمی تونی دو هفته دیگه کنسرت داری
ات: اگه دو هفتت دیگه یمی از شما به بالای اون صحنه برین همه ی ارمی ها افسرده میشن ولی من تازه دبیو کردم وکسی نا راحت نمی شه
جین: میدونی اگه کوک بفمه کقدر ناراحت میشه
ات: حالا فکرکن بفهمه شما که سینزده ساله باهم دیگه هستیم چقدر ناراحت میشه(با دوران کاراموزی میشه سینزده سال) در ضمن من به هر قیمتی که شده نمی خوام یکی از شما جونش رو از دست بده
جیمین: به قیمت جونت(با داد)
ات: آره
۴.۱k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.