مافیا ی عاشق
مافیا ی عاشق
p11
یهو افتاد بغل تهیونگ
ویو ا.ت
صورتامون اونقدری نزدیک بود که نفسامون به صورت هم دیگه برخورد میکرد
ته: حالت خوبه چیزیت نشد؟
ا.ت: خ.. خوبم (لکنت)
ا.ت بلند شد
ا.ت: ممنون که گرفتیم
ته: خواهش منم ممنونم که این لباسارو برام انتخاب کردی عالین
ا.ت: خواهش من دیگه برم
ته: باش خدافظ
ویو ا.ت
رفتم خونه ی دوش 20مینی گرفتم و بعدش ی نودل خوردم تو گوشیم میچرخیدم که دیدم کوک با قیافه خر کیوت داره ایفون میزنه سریع درو براش زدم اومد بالا
کوک: سلام(کیوت)
ا.ت: علیک
کوک: اجی گلم چی برام پخته؟(کیوت)
ا.ت: گوه سگ پخته
کوک:وا(کیوت)
ا.ت: مرز گم شو مگه نوکرتم تا میای برات غذا بپزم خرس گنده ای برا خودت
کوک خندید بلند شد نودل و کیمچی درست کرد و خورد
کوک: صبح کجا رفتی؟
ا.ت همه چیو گف
کوک: اهان به مامان میگم(خنده شیطانی)
ا.ت: نهههه ترو خدا
کوک: قول میدی این هفته تا مامان نیست برام شام بپزی؟ منم قول میدم نگم
ا.ت: باشه خرس گنده
ا.ت: بالاخره که یروز باید بفهمه
کوک: روز تولدش بهش میگیم
ا.ت: باش
ویو ا.ت رفتم خوابیدم. فردا صبح با الارم گوشیم بیدار شدم
ا.ت: بدبخت شدم دیرهههه
ویو ا.ت
سریع صبحونه خوردم و رفتم محل کار
ته: سلام
ا.ت: سلام
ویو ا.ت
رفتیم همون اپارتمان اما برای لباس نبود
ته منو برد اونجا برای اینکه....
اسلاید ۱:لباسی که ا.ت پوشیده بود(صبح)
اسلاید ۲:لباسی که ته پوشیده بود(صبح)
p11
یهو افتاد بغل تهیونگ
ویو ا.ت
صورتامون اونقدری نزدیک بود که نفسامون به صورت هم دیگه برخورد میکرد
ته: حالت خوبه چیزیت نشد؟
ا.ت: خ.. خوبم (لکنت)
ا.ت بلند شد
ا.ت: ممنون که گرفتیم
ته: خواهش منم ممنونم که این لباسارو برام انتخاب کردی عالین
ا.ت: خواهش من دیگه برم
ته: باش خدافظ
ویو ا.ت
رفتم خونه ی دوش 20مینی گرفتم و بعدش ی نودل خوردم تو گوشیم میچرخیدم که دیدم کوک با قیافه خر کیوت داره ایفون میزنه سریع درو براش زدم اومد بالا
کوک: سلام(کیوت)
ا.ت: علیک
کوک: اجی گلم چی برام پخته؟(کیوت)
ا.ت: گوه سگ پخته
کوک:وا(کیوت)
ا.ت: مرز گم شو مگه نوکرتم تا میای برات غذا بپزم خرس گنده ای برا خودت
کوک خندید بلند شد نودل و کیمچی درست کرد و خورد
کوک: صبح کجا رفتی؟
ا.ت همه چیو گف
کوک: اهان به مامان میگم(خنده شیطانی)
ا.ت: نهههه ترو خدا
کوک: قول میدی این هفته تا مامان نیست برام شام بپزی؟ منم قول میدم نگم
ا.ت: باشه خرس گنده
ا.ت: بالاخره که یروز باید بفهمه
کوک: روز تولدش بهش میگیم
ا.ت: باش
ویو ا.ت رفتم خوابیدم. فردا صبح با الارم گوشیم بیدار شدم
ا.ت: بدبخت شدم دیرهههه
ویو ا.ت
سریع صبحونه خوردم و رفتم محل کار
ته: سلام
ا.ت: سلام
ویو ا.ت
رفتیم همون اپارتمان اما برای لباس نبود
ته منو برد اونجا برای اینکه....
اسلاید ۱:لباسی که ا.ت پوشیده بود(صبح)
اسلاید ۲:لباسی که ته پوشیده بود(صبح)
۴.۷k
۰۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.