Part 9
Part 9
راوی : دخترا کیک خوردن گفتن خندیدن بازی گردن ساعت ۱۲ شب بود باید میرفتن خونه
نانا : واییی دخترا ساعت ۱۲
یونهی: اره باید برم خونه ببخشید جیسو مامان خونه تنهاس
نانا : برو من کمک جیسو میکنم اینجارو مرتب کنه بعد میرم خونه
یونهی: باشه ممنون اجی خداحافظ
جیسو و نانا: خداحافظ
نانا ویو: به جیسو کمک کردم خونه رو تمیز کنه و ساعت ۱ و نیم بود میخواستم برم خوابگاه جیسو گفت نرو خطر ناکه ولی من باید میرفتم کلی کار داشتم ازش خاداحافظی کردم و رفتم
تو راه یه تاکسی گرفتم که یه مرد نشسته بود و تا نشستم بهم گفت
مرده : سلام خوشکله کجا میری( با حالت مسته و خسته)
نانا: به سما ربطی مداره اقا مزاحم نشو
مرده: او چه بی اعصابی وه بدن خوش فرم و سکسی داری
نانا: چی میکی اقا تو حالت خوب نیست
مرده : اقای راننده ایشون همراه منن لطفا مارو......... ( مقصد ) ببرید
راوی : دخترا کیک خوردن گفتن خندیدن بازی گردن ساعت ۱۲ شب بود باید میرفتن خونه
نانا : واییی دخترا ساعت ۱۲
یونهی: اره باید برم خونه ببخشید جیسو مامان خونه تنهاس
نانا : برو من کمک جیسو میکنم اینجارو مرتب کنه بعد میرم خونه
یونهی: باشه ممنون اجی خداحافظ
جیسو و نانا: خداحافظ
نانا ویو: به جیسو کمک کردم خونه رو تمیز کنه و ساعت ۱ و نیم بود میخواستم برم خوابگاه جیسو گفت نرو خطر ناکه ولی من باید میرفتم کلی کار داشتم ازش خاداحافظی کردم و رفتم
تو راه یه تاکسی گرفتم که یه مرد نشسته بود و تا نشستم بهم گفت
مرده : سلام خوشکله کجا میری( با حالت مسته و خسته)
نانا: به سما ربطی مداره اقا مزاحم نشو
مرده: او چه بی اعصابی وه بدن خوش فرم و سکسی داری
نانا: چی میکی اقا تو حالت خوب نیست
مرده : اقای راننده ایشون همراه منن لطفا مارو......... ( مقصد ) ببرید
۴.۷k
۲۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.