my attractive dady p37
_جونکوک
+جانم
_امروز هی چند بار خواستم زنگ به مامان بابام بزنم دوباره گفتم نه بزار اول از تو اجازه بگیرم میشه؟؟؟
+اره عزیزم بزن اشکالی نداره
_مرسی
گونشو محکم بوسیدم
+یااااا این چی بود لبمو ببوس
_باشه(خنده)
فکشو گرفتم و لباشو بوسیدم از هم جدا شدیم....
عصر همون روز:
از زبان لونا
هوووف حوصلم سر رفته جونکوکی هم که تو اتاق نمیزنه بیرون از تو سالن درومدم و رفتم بالا ببینم چیکار میکنه در زدم و رفتم تو دیدم داخل ترانسه وایییی اون دوباره داره سیگار میکشه مشروبم میخوره رفتم سمتش و با عصبانیت گفتم
_مگع قرار نشد دیگه سیگار نکشی جونکوک (اخم)
+هووووف اصلا حوصلتو ندارم میشه بری لطفا
_نه نمیشه چی شده مگه
+بعدا بهت میگم فعلا برو فقط
_نمیرم تا نگی چیشده آخه واسه چی سر چیزای الکی اینجوری میکنی با خودت میدونم که حالا سر یه چیز الکی اینجوری میکنی
+هوووف حیف که دوست دارم وگرنه الان جای سالم رو بدنت نداشتی میشه ازت خواهش کنم بری بیبی و اینقدر نری رو مخ من (داد)
_خیلی خب باشه اصن هر غلطی میخوای بکن من رو مختم اره باشه میرم دیگه هم باهام حرف نزن(بغض)
از اتاق اومدم بیرون مث بچه های چهارساله ای که مامانشون دعواشون میکرد گریه میکردم رفتم تو حیاط رو تاب نشستم و آروم گریه میکردم جوری که صدام در نیاد آروم اشک میریختم مث کصخلا فقط برای اینکه جونکوک دعوام کرد اون بهم قول داد سیگار نکشه ولی الان داره سیگار میکشه دوباره پس یعنی واسش مهم نیستم هق از اولشم منو دوست نداشت خاک بر سر من(ترمز بریده یه دقیقه گو نخوری همه چی اوکیه😂)
از زبان جونکوک:
واییی نه گند زدم ناراحتش کردم آه لعنت بهت جونکوک همش تخصیر اون جنی هرزس حالا منو به پلیس لو میدی میدونم چیکارت کنم عوضی بیا به خاطر اون هرزه عشقم هم ناراحت کردم هوووف برم ببینم کجاس رفتم بیرون از اتاق کل عمارتو زیر رو کردم واییی نکنه رفته باشه بیرون ولی نه نگهبان بهم میگفت اگه رفته بود بیرون رفتم داخل حیاط دیدم رو تاب نشسته ریزه میزه کوچولو رفتم سمتش نشستم کنارش و خواستم بغلش کنم
_برو گمشو مگه نگفتی من رو مختم (گریه)
+ببخشید عشقم عصبی بودم یه چیزی گفتم
_همه آدما وقتی عصبین دستشون برات رو میشه وگرنه تو آرامش همه میتونن نقش آدم خوبا رو برات بازی کنن
+چرت نگو خودتم میدونی دوست دارم ببخشید عزیزم پاشو بریم تو سرما میخوریاااا
_نمیام مگه واست مهمه سرما بخورم یا نخورم
+معلومه که مهمه پاشو دیگه اینقدر لجبازی نکن من غلط کردم اصلا زبونم لال شه که عشقمو ناراحت کردم پاشو بریم بیبی قوربونت برم
کشیدمش بغلم و بوسش کردم
+هنوزم ناراحتی ازم
_بیخیال نه نگفتی چرا عصبی بودی
+میدونی کی به پلیس منو لو داده
_کی
+جنی
+جانم
_امروز هی چند بار خواستم زنگ به مامان بابام بزنم دوباره گفتم نه بزار اول از تو اجازه بگیرم میشه؟؟؟
+اره عزیزم بزن اشکالی نداره
_مرسی
گونشو محکم بوسیدم
+یااااا این چی بود لبمو ببوس
_باشه(خنده)
فکشو گرفتم و لباشو بوسیدم از هم جدا شدیم....
عصر همون روز:
از زبان لونا
هوووف حوصلم سر رفته جونکوکی هم که تو اتاق نمیزنه بیرون از تو سالن درومدم و رفتم بالا ببینم چیکار میکنه در زدم و رفتم تو دیدم داخل ترانسه وایییی اون دوباره داره سیگار میکشه مشروبم میخوره رفتم سمتش و با عصبانیت گفتم
_مگع قرار نشد دیگه سیگار نکشی جونکوک (اخم)
+هووووف اصلا حوصلتو ندارم میشه بری لطفا
_نه نمیشه چی شده مگه
+بعدا بهت میگم فعلا برو فقط
_نمیرم تا نگی چیشده آخه واسه چی سر چیزای الکی اینجوری میکنی با خودت میدونم که حالا سر یه چیز الکی اینجوری میکنی
+هوووف حیف که دوست دارم وگرنه الان جای سالم رو بدنت نداشتی میشه ازت خواهش کنم بری بیبی و اینقدر نری رو مخ من (داد)
_خیلی خب باشه اصن هر غلطی میخوای بکن من رو مختم اره باشه میرم دیگه هم باهام حرف نزن(بغض)
از اتاق اومدم بیرون مث بچه های چهارساله ای که مامانشون دعواشون میکرد گریه میکردم رفتم تو حیاط رو تاب نشستم و آروم گریه میکردم جوری که صدام در نیاد آروم اشک میریختم مث کصخلا فقط برای اینکه جونکوک دعوام کرد اون بهم قول داد سیگار نکشه ولی الان داره سیگار میکشه دوباره پس یعنی واسش مهم نیستم هق از اولشم منو دوست نداشت خاک بر سر من(ترمز بریده یه دقیقه گو نخوری همه چی اوکیه😂)
از زبان جونکوک:
واییی نه گند زدم ناراحتش کردم آه لعنت بهت جونکوک همش تخصیر اون جنی هرزس حالا منو به پلیس لو میدی میدونم چیکارت کنم عوضی بیا به خاطر اون هرزه عشقم هم ناراحت کردم هوووف برم ببینم کجاس رفتم بیرون از اتاق کل عمارتو زیر رو کردم واییی نکنه رفته باشه بیرون ولی نه نگهبان بهم میگفت اگه رفته بود بیرون رفتم داخل حیاط دیدم رو تاب نشسته ریزه میزه کوچولو رفتم سمتش نشستم کنارش و خواستم بغلش کنم
_برو گمشو مگه نگفتی من رو مختم (گریه)
+ببخشید عشقم عصبی بودم یه چیزی گفتم
_همه آدما وقتی عصبین دستشون برات رو میشه وگرنه تو آرامش همه میتونن نقش آدم خوبا رو برات بازی کنن
+چرت نگو خودتم میدونی دوست دارم ببخشید عزیزم پاشو بریم تو سرما میخوریاااا
_نمیام مگه واست مهمه سرما بخورم یا نخورم
+معلومه که مهمه پاشو دیگه اینقدر لجبازی نکن من غلط کردم اصلا زبونم لال شه که عشقمو ناراحت کردم پاشو بریم بیبی قوربونت برم
کشیدمش بغلم و بوسش کردم
+هنوزم ناراحتی ازم
_بیخیال نه نگفتی چرا عصبی بودی
+میدونی کی به پلیس منو لو داده
_کی
+جنی
۱۹.۲k
۲۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.