*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
*𝚖𝚢 𝚝𝚛𝚘𝚞𝚋𝚕𝚎*
Part :¹⁰
که چشمم به صورتش خورد خیلی کیوت بود....
نههه نهه جونگ کوک اصن نباید تحت تاثیرش قرار بگیری اصلااا .. سرم رو تکون دادم تا این افکار از سرم پاک بشه و خوابم برد)
(ا.ت ویو)
با نور خورشید که جلوی صورتم میتابید بیدار شدم سرم رو برگردوندم کسی رو تخت نبود احتمالا رفته کمپانی رفتم سرویس لباس پوشیدم و رفتم پایین حیححح ینی الان فقط مواقعی که اعضا کنسرت دارن باید برم کمپانی؟؟؟ وایی حوصلم سر رفتهه اشپزی درست حسابی هم که بلد نیستم چیکار کنم ؟ هاا برار زنگ بزنم لونا
ا.ت: الووو؟
لونا: سلام بله ا.ت؟
ا.ت: لوناااااا خستمههه حوصلم سر رفته بود و نبود جونگ کوک تو خونه فرقی ندارههه الانم رفته بیروننن یه کاری کن
لونا: راستش امروز با تهیونگ قرار دارم نمیتونم بیام پیشت ببخشید
ا.ت: توهم مارو کشتی با اون دوست پسرت باش نیا خدافض
الااااااان چیکار کنممم ؟ ساعت چنده؟ چییی ساعت ۱۲ ظهرههه؟؟؟ صدای در اومد فکنم جونگ کوکه
ا.ت: سللام
کوک: سلام
( نیم ساعت بعد)
کوک:ناهار نداریم؟(سرد)
ا.ت: بلد نیستم اشپزی کنم
کوک: هوففففف اوک(سرد)
ا.ت: اهاا غذای یخ زده تو یخچال هست گفتم شاید چون شبیه اخلاقت سرده به مزاجت بخوره
کوک: الان تیکه انداختی مثلا؟
ا.ت: تیکه ننداختم حقیقت رو گفتمم جونگ کوک خب تو عین یخ اخلاقت سرده منم حوصلم سر میره چیکار کنممم؟
کوک: به من چه ؟ این همه کار هست اشپزی فیلم نگاه کردن تلویزیون دیدن یکی رو انتخاب کن انجام بده
ا.ت: خب راستش دیگه با اینا حال نمیکنمم بیا بازی کنیم؟
کوک: مگه بچه ایی؟(سرد)
ا.ت: منظورم گیمه گیممم
کوک: حال مدارم مخصوصا با تو(سرد) من خستمه میرم دراز بکشم
ا.ت: مگه من چمه؟(بغض و اروم) اصن میرم خونه نامجون ایناا خدافض(بلند که بشنوه)
ا.ت: بریم خونه اعضا
بادیگارد:. چشم
..
.
.
ا.ت : من اومدمممم خوش اومدممم صفا اوردمممم
نامجون: ا.تتتت تو اینجا چی کار میکنی ؟ چطوری اومدی تو؟
ا.ت: پدر خوانده عزیزم اولا که ازززز جونگگگ کوکککک به قول خودتون مکنه طلاییتون متنفرممم بهتون بر نخوره هاااا دوما رمز در رو بلد بودم
جیمین: حالا چرا متنفر؟
ا.ت: اون یخچال رو میبینی؟
جیهوپ: خب ؟
ا.ت: مثل یخچال سرددد باهام رفتار میکنهههههه
شوگا: این که تعجب نداره فدات شم(خنده)
نامجون: هوففف
لونا و تهیونگ: ما اومدی......ا.ت؟
ا.ت: بلههه ا.تتت ارههه ا.تتت ایشالا ا.ت بره زیر تریلی بره زیر هیجده چرخخخخ اره هموننن ا.ت
لونا: حیحیحیی(لبخند ضایع)
ا.ت: لوناا لونااا من تورو نگیرمممم(داد)
لونا : جیغغغغغ
(اینا دوساعت داشتن میدویدن که دیگه کم کم شب شد)
(ویو کوک)
.
.
.
شرط:
45 کامنت
22 لایک
Part :¹⁰
که چشمم به صورتش خورد خیلی کیوت بود....
نههه نهه جونگ کوک اصن نباید تحت تاثیرش قرار بگیری اصلااا .. سرم رو تکون دادم تا این افکار از سرم پاک بشه و خوابم برد)
(ا.ت ویو)
با نور خورشید که جلوی صورتم میتابید بیدار شدم سرم رو برگردوندم کسی رو تخت نبود احتمالا رفته کمپانی رفتم سرویس لباس پوشیدم و رفتم پایین حیححح ینی الان فقط مواقعی که اعضا کنسرت دارن باید برم کمپانی؟؟؟ وایی حوصلم سر رفتهه اشپزی درست حسابی هم که بلد نیستم چیکار کنم ؟ هاا برار زنگ بزنم لونا
ا.ت: الووو؟
لونا: سلام بله ا.ت؟
ا.ت: لوناااااا خستمههه حوصلم سر رفته بود و نبود جونگ کوک تو خونه فرقی ندارههه الانم رفته بیروننن یه کاری کن
لونا: راستش امروز با تهیونگ قرار دارم نمیتونم بیام پیشت ببخشید
ا.ت: توهم مارو کشتی با اون دوست پسرت باش نیا خدافض
الااااااان چیکار کنممم ؟ ساعت چنده؟ چییی ساعت ۱۲ ظهرههه؟؟؟ صدای در اومد فکنم جونگ کوکه
ا.ت: سللام
کوک: سلام
( نیم ساعت بعد)
کوک:ناهار نداریم؟(سرد)
ا.ت: بلد نیستم اشپزی کنم
کوک: هوففففف اوک(سرد)
ا.ت: اهاا غذای یخ زده تو یخچال هست گفتم شاید چون شبیه اخلاقت سرده به مزاجت بخوره
کوک: الان تیکه انداختی مثلا؟
ا.ت: تیکه ننداختم حقیقت رو گفتمم جونگ کوک خب تو عین یخ اخلاقت سرده منم حوصلم سر میره چیکار کنممم؟
کوک: به من چه ؟ این همه کار هست اشپزی فیلم نگاه کردن تلویزیون دیدن یکی رو انتخاب کن انجام بده
ا.ت: خب راستش دیگه با اینا حال نمیکنمم بیا بازی کنیم؟
کوک: مگه بچه ایی؟(سرد)
ا.ت: منظورم گیمه گیممم
کوک: حال مدارم مخصوصا با تو(سرد) من خستمه میرم دراز بکشم
ا.ت: مگه من چمه؟(بغض و اروم) اصن میرم خونه نامجون ایناا خدافض(بلند که بشنوه)
ا.ت: بریم خونه اعضا
بادیگارد:. چشم
..
.
.
ا.ت : من اومدمممم خوش اومدممم صفا اوردمممم
نامجون: ا.تتتت تو اینجا چی کار میکنی ؟ چطوری اومدی تو؟
ا.ت: پدر خوانده عزیزم اولا که ازززز جونگگگ کوکککک به قول خودتون مکنه طلاییتون متنفرممم بهتون بر نخوره هاااا دوما رمز در رو بلد بودم
جیمین: حالا چرا متنفر؟
ا.ت: اون یخچال رو میبینی؟
جیهوپ: خب ؟
ا.ت: مثل یخچال سرددد باهام رفتار میکنهههههه
شوگا: این که تعجب نداره فدات شم(خنده)
نامجون: هوففف
لونا و تهیونگ: ما اومدی......ا.ت؟
ا.ت: بلههه ا.تتت ارههه ا.تتت ایشالا ا.ت بره زیر تریلی بره زیر هیجده چرخخخخ اره هموننن ا.ت
لونا: حیحیحیی(لبخند ضایع)
ا.ت: لوناا لونااا من تورو نگیرمممم(داد)
لونا : جیغغغغغ
(اینا دوساعت داشتن میدویدن که دیگه کم کم شب شد)
(ویو کوک)
.
.
.
شرط:
45 کامنت
22 لایک
۹.۴k
۲۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.