فیک جونگکوک پارت ۱۲
لباس ا/ت و جونگکوک برای دیسکو تو اسلاید
رفتین اتاق و لباس هاتونو عوض کردین و رفتین دیسکو.
ا/ت:دوست دارم جونگکوک
جونگکوک:منم دوست دارم.خیلی بیشتر از چیزی که فکر میکنی
ا/ت:جونگکوکاااا
جونگکوک:ها؟؟
ا/ت:ببینم اون رز نیست؟
رز:سلام دوست من
ا/ت:چی میگی تو؟
رز:هیچی بابا.فقط خواستم یاداوری کنم که ماهم دیسکو میایم.
ا/ت:به من چه
جونگکوک:بیا بریم.
فلیکس:اوه رسیدین بالاخره؟
جونگکوک:اومدیم اومدیم
ا/ت با یه صدای لرزون:ههه یاخدا اون اقای مزاحم اینجاس
جونگکوک خودشم ترسیده بود چون همچین انتظاری نداشت:اروم باش و جوری رفتار کن که انگار ندیدیش. اوکی؟
ا/ت:ببببباشه.
اقا:خب سلام خانم ا/ت
ا/ت:تو اسممو از کجا میدونی؟در ضمن تو الان مستی و بهم دست نزن.
اقا:خب اسمتو رز بهم گفت و مگه برای اینکه بهت دست بزنم باید از دوست پسرت اجازه بگیرم؟
جونگکوک:هییی.تو چی میگی؟بهش دست نزن(تورو بغل کرد)
رز :خب دیدی انتقام ۵ سال پیش رو گرفتم؟
ا/ت:دلیل نمیشه.من کاری نکرده بودم و دلیل قهر کردنمون تو بودی.
رز:خب هرچی.الان میبینی.
اقا داشت به ا/ت نزدیک میشد.همه نگاه میکردن .اقا داشت از کنر جونگکوک میگرفت که جونگکوک نوشیدنی که تو دستش بود رو ریخت روی اقا.
اقا:چیکار میکنی؟
همه ی ادمای دیسکو:تو چیکار میکنی؟
نامجون:ای مرتیکه ی عوضی یا الان گورتو گم میکنی یا به پلیس زنگ میزنیم.
هیونجین و یجی:برو بیشور
جونگکوک یه مشت به صورت اون اقا زد.اقا هم جونگکوک رو زد ولی جونگکوک جاخالی داد.
یکی از میان جمع به پلیس زنگ زد و گفت:اروم باشین پلیس الان میرسه.
وقتی پلیس اومد اقا رو برد.
جونگکوک:خوبیا/ت؟
ا/ت:ارررره خوببم
جونگکوک:ترسیدی نه؟من قربون اون چشات بشم بیا بیا همه چی تموم شد(بغلش کرد)
تهیونگ:خیلی از این اتفاقا پیش میاد.نباید بترسی
لیا:خوبی بستی؟
ا/ت:نگرانم نباشین من خوبم
لیسا:نه نیستی.ولی دوست پسرت حالتو خوب میکنه ا/ت.همه ی انقاقای بد یادت میره.
جونگکوک:اره میبینی؟
ا/ت:امیدوارم
^^^^^^^^^^^^^^^^
٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪
پایان پارت ۱۲
امیدوارم خوشتون اومده باشه
رفتین اتاق و لباس هاتونو عوض کردین و رفتین دیسکو.
ا/ت:دوست دارم جونگکوک
جونگکوک:منم دوست دارم.خیلی بیشتر از چیزی که فکر میکنی
ا/ت:جونگکوکاااا
جونگکوک:ها؟؟
ا/ت:ببینم اون رز نیست؟
رز:سلام دوست من
ا/ت:چی میگی تو؟
رز:هیچی بابا.فقط خواستم یاداوری کنم که ماهم دیسکو میایم.
ا/ت:به من چه
جونگکوک:بیا بریم.
فلیکس:اوه رسیدین بالاخره؟
جونگکوک:اومدیم اومدیم
ا/ت با یه صدای لرزون:ههه یاخدا اون اقای مزاحم اینجاس
جونگکوک خودشم ترسیده بود چون همچین انتظاری نداشت:اروم باش و جوری رفتار کن که انگار ندیدیش. اوکی؟
ا/ت:ببببباشه.
اقا:خب سلام خانم ا/ت
ا/ت:تو اسممو از کجا میدونی؟در ضمن تو الان مستی و بهم دست نزن.
اقا:خب اسمتو رز بهم گفت و مگه برای اینکه بهت دست بزنم باید از دوست پسرت اجازه بگیرم؟
جونگکوک:هییی.تو چی میگی؟بهش دست نزن(تورو بغل کرد)
رز :خب دیدی انتقام ۵ سال پیش رو گرفتم؟
ا/ت:دلیل نمیشه.من کاری نکرده بودم و دلیل قهر کردنمون تو بودی.
رز:خب هرچی.الان میبینی.
اقا داشت به ا/ت نزدیک میشد.همه نگاه میکردن .اقا داشت از کنر جونگکوک میگرفت که جونگکوک نوشیدنی که تو دستش بود رو ریخت روی اقا.
اقا:چیکار میکنی؟
همه ی ادمای دیسکو:تو چیکار میکنی؟
نامجون:ای مرتیکه ی عوضی یا الان گورتو گم میکنی یا به پلیس زنگ میزنیم.
هیونجین و یجی:برو بیشور
جونگکوک یه مشت به صورت اون اقا زد.اقا هم جونگکوک رو زد ولی جونگکوک جاخالی داد.
یکی از میان جمع به پلیس زنگ زد و گفت:اروم باشین پلیس الان میرسه.
وقتی پلیس اومد اقا رو برد.
جونگکوک:خوبیا/ت؟
ا/ت:ارررره خوببم
جونگکوک:ترسیدی نه؟من قربون اون چشات بشم بیا بیا همه چی تموم شد(بغلش کرد)
تهیونگ:خیلی از این اتفاقا پیش میاد.نباید بترسی
لیا:خوبی بستی؟
ا/ت:نگرانم نباشین من خوبم
لیسا:نه نیستی.ولی دوست پسرت حالتو خوب میکنه ا/ت.همه ی انقاقای بد یادت میره.
جونگکوک:اره میبینی؟
ا/ت:امیدوارم
^^^^^^^^^^^^^^^^
٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪
پایان پارت ۱۲
امیدوارم خوشتون اومده باشه
۵.۹k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.