پارت 11
پارت 11
ا.ت ویو
از خواب بیدار شدم و دیدم دستش روی سینمه و هنوزم پشت من دراز کشیده بود.
ت-کوک خوردم که کوک بیدار شد یکی از خدمتکارا اومد و در زد...
&تق تق
-این کیه؟؟ اول صبحی در میزنه؟
+حتما خدمتکاره
-خب من خجالت میکشم اگه الان درو باز کنه
+خجالت چیه بیبی گرلم
&تقق تقققق
+بیاتو
اه شت لعنتی تا به خدمتکار گفت بیا تو من با سرعت رفتم زیر پتو چون نمی خواستم کسی منو با اون لباس ببینه
&ارباب پدرتون شمارو امشب به مهمونی ویژه دعوت کردن
+باشه برو بگو میام
+بیبی یه لباس برات میارم اونو واسه مهمونی امشب بپوش
-اه چه گیری کردم چرا هر لباسی تو بگی باید بپوشم اه
+اولا که تو نه و شما دوما چون من ددیتم بیب😈
لباس رو اورد که دیدم از لباس خوابه دیشبم باز تر بود هیچی نگفتم و از اتاق رفتم بیرون.......
ا.ت ویو
از خواب بیدار شدم و دیدم دستش روی سینمه و هنوزم پشت من دراز کشیده بود.
ت-کوک خوردم که کوک بیدار شد یکی از خدمتکارا اومد و در زد...
&تق تق
-این کیه؟؟ اول صبحی در میزنه؟
+حتما خدمتکاره
-خب من خجالت میکشم اگه الان درو باز کنه
+خجالت چیه بیبی گرلم
&تقق تقققق
+بیاتو
اه شت لعنتی تا به خدمتکار گفت بیا تو من با سرعت رفتم زیر پتو چون نمی خواستم کسی منو با اون لباس ببینه
&ارباب پدرتون شمارو امشب به مهمونی ویژه دعوت کردن
+باشه برو بگو میام
+بیبی یه لباس برات میارم اونو واسه مهمونی امشب بپوش
-اه چه گیری کردم چرا هر لباسی تو بگی باید بپوشم اه
+اولا که تو نه و شما دوما چون من ددیتم بیب😈
لباس رو اورد که دیدم از لباس خوابه دیشبم باز تر بود هیچی نگفتم و از اتاق رفتم بیرون.......
۵.۱k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.