پارت 3 زندگی سیاه

پارت 3 زندگی سیاه

× خوب بسه دیگه بیایین بریم داخل
_ اوکی
تهیونگ. جیمین من یه کاری باهات دارم میشه بیای بریم اتاق کارت
× اوکی ، آجوما میشه اتاق ا/ت رو بهش نشون بدی
( علامت آجوما & )
& چشم پسرم
× با تهیونگ رفتیم اتاق کارم
× جان بگو
تهیونگ. نگاه من باید 1 ماه یا شایدم بیشتر برم ماموریتی که بهم دادی فقط من نمیتونم ا/ت رو خونه ی خودم تنها بزارم برای همین اگر میشه و اگر مزاحمتی برات نداره ا/ت پیش تو باشه
× داداش این چه حرفی برو قشنگ به کارات برس
تهیونگ. فقط بزار یه چیزی درمورد ا/ت بهت بگم
× بگو
تهیونگ. ا/ت دختر خفن و گنگستر و کلا خفنه و آدم روک و از همه مهم تر اگر ناراحت شه برو نمیاره انگار به چپشه ولی از درون خودشو میخوره
توخودت میدونی ا/ت از بچگی چی کشیده
قبل اینکه مامانم بمیره ا/ت دختر کیوت لوس ناناز بود و بعد از فوت مادرم ا/ت از 6 سالگی درونگرا شد اهنگ های غمگین گوش میداد تیپش یه رنگ روشن نداشت و همیشه یجا تنهایی میشت
و هیچ دوستی نداشت یعنی خودش نمیخواست و قضیه پدر ناتنی رو که میدونی برای اونم کلی رنج کشید
× داداش من از ا/ت مثل گنجم مراقبت میکنم تو برو یک سال دیگه بیا من نمیزارم آب تو دل ا/ت تکون بخوره