پارت سیزدهم
پارت سیزدهم
ات ویو
یهو شوگا دستمو کشید و ب دمر افتادم روش
هی واسا کی رو ب من خوابید؟!
ولی چشام از کاسه زده بود بیرون با چشمای خمار نگاهم می کرد دستمو گزاشت رو ستون فقراتم و ب پایین کشید تا کمرم و دستشو محکم دورم حلقه کرد و اون یکی دستش هنوز دستمو سفت گرفته بود دستمو ول کرد برد لای موهام و سرمو ب روب سر خودش حل داد و باعث شد ل*بامون کوبونده بشه رو هم
داشتم از خجالت اب می شدم
یهو لب پایینمو گاز گرفتن برا اینکه باهاش همکاری کنم ولی هنوز نوت شک بودم منو از خودش جدا کرد و بهم زل زد
_چرا همکاری نمیکنی؟
+ام... ام... خب...
دوباره منو بوسید
_دبگه ازم خجالت نکشی ها
و بغلم کرد و زمزمه کرد
_خودتو ب خواب بزن( اروم)
و در اتاق باز شد انگار می دونست واو چ باهوشه( بله پس چ پسرم خعلی باهوشه)و اون شخص درو بست شوگا برم گردوند
_اگه می خوای راحت بخوابم همراهیم کن
+مگه امشب...
_عاره با مامان بابام اینجاییم
_خب همراهیم نمی کنی
+ام خب...
_پس ن
ولم کرد و مث ی پیشی ت بغلم گولوله شد و دستمو گذاشتم رو ستون فقراتش و ب ی دستش کمرمو گرف
_پس مث بچه ها می شم تا مراقبم باشی مامان
خنده ی ریزی کردم
+اخی چوچولو
و شرو کردم ب بازی کردن با موهاش یهو دیدم گف
_ات منو دوس داری؟
+ خب... باید بهم وقت بدی
_هوم باشه تا هروقت ک بخوای
و گرف خوابید منم بعد یکم بازی با موهاش خوابم رف
بخشید دیگه این پارت کم شد
ات ویو
یهو شوگا دستمو کشید و ب دمر افتادم روش
هی واسا کی رو ب من خوابید؟!
ولی چشام از کاسه زده بود بیرون با چشمای خمار نگاهم می کرد دستمو گزاشت رو ستون فقراتم و ب پایین کشید تا کمرم و دستشو محکم دورم حلقه کرد و اون یکی دستش هنوز دستمو سفت گرفته بود دستمو ول کرد برد لای موهام و سرمو ب روب سر خودش حل داد و باعث شد ل*بامون کوبونده بشه رو هم
داشتم از خجالت اب می شدم
یهو لب پایینمو گاز گرفتن برا اینکه باهاش همکاری کنم ولی هنوز نوت شک بودم منو از خودش جدا کرد و بهم زل زد
_چرا همکاری نمیکنی؟
+ام... ام... خب...
دوباره منو بوسید
_دبگه ازم خجالت نکشی ها
و بغلم کرد و زمزمه کرد
_خودتو ب خواب بزن( اروم)
و در اتاق باز شد انگار می دونست واو چ باهوشه( بله پس چ پسرم خعلی باهوشه)و اون شخص درو بست شوگا برم گردوند
_اگه می خوای راحت بخوابم همراهیم کن
+مگه امشب...
_عاره با مامان بابام اینجاییم
_خب همراهیم نمی کنی
+ام خب...
_پس ن
ولم کرد و مث ی پیشی ت بغلم گولوله شد و دستمو گذاشتم رو ستون فقراتش و ب ی دستش کمرمو گرف
_پس مث بچه ها می شم تا مراقبم باشی مامان
خنده ی ریزی کردم
+اخی چوچولو
و شرو کردم ب بازی کردن با موهاش یهو دیدم گف
_ات منو دوس داری؟
+ خب... باید بهم وقت بدی
_هوم باشه تا هروقت ک بخوای
و گرف خوابید منم بعد یکم بازی با موهاش خوابم رف
بخشید دیگه این پارت کم شد
۵.۸k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.