Pt14
{ از زبان ا/ت} رفتیم تو خونه مامان ی تخم مرغ اورد ی بشقاب گذاش زیرش شروع کرد اعظم خانم: شمسی خانم،نرجس خانم،کربه عبلاه، _یونگی: چی کار دارع میکنه( دم گوش ا/ت) ا/ت: دارع تخم مرغ میشکنه یونگی: این اسما چیه میگه؟ ا/ت: میخواد ببینه کی چشت زده تخم مرغ سر اسم هر کی بشکنه یعنی اون تورو چش زده یونگی: عجب علم عجیب غریبی ا/ت: ارع خیلی بیچیدس بخاطر همین تخم مرغ شکوندن مامان بزرگم ( ننه مکه) ۵۶ ساله که با جاریش( جوهر خاله) قهره یونگی: یا هیونگ بزرگ مامان بزرگت چند سالشه؟ ا/ت: متولد سال ۱۲۰۵فک کنم۱۹۵_۶سالشه یونگی( اصلا برگای بچم خشک شد اینقد بهش شوک نده) اعظم خانم: سلیطه خانم( خاهر عباس اقا) مش حسن( کله پز) کامبیز گودرزی( لات محل) کبرا خانم،صغرا خانم،نجس خانم عبلس اقا: نجس خانم کیه؟ اعظم خانم: خجالت نمکشی جلپ بچه ها اسم ی زن غربیه میاری مردک ... پدرام: نرجس خانم میگه ولی از اونجایی ک مامان همیشه باهاش مشکل داش اسمشو ایجور میگه اعظم خانم:حیف دستم بنده وگرنه میامدم گوشیتو میپیجوندم عظم خانم: اکبراقا،اقا بایرام،مجید سوسکی،امیر دودی،بانو سوسانو... یونگی: دمپایی همین ک یونگی گف دمپایی تخم مرغ شکس
۱۰.۹k
۲۳ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.