پارت 10
تهیونگ
وقتی ا.ت زنگ زد با جیمین و یون ک رفتیم دنبالش چون من ی زره از اونا مست تر بود جیمین گفت که شاید بردنش تو اون اتاقا رفتیم اونجا ولی همه ی اتاقا خالی بود به جز یکی صدای ا.ت شنیدم
ا.ت:کمک آه آه آه
جلوی در اون اتاق دوتا مرد بود هر دوتا شون و زدم در قفل بود یغه ی یکیشون و گرفتم و گفتم کلید دست کدوم تون
گفت که دست جونگ سو چاره ای نبود بجز اینکه درو بشکونم با چندتا ضربه در شکست
ته ته: جونگ سو ولش کن
جونگ سو : عمران
جونگ سو رو از رو ا.ت بلند کردم جیمین جونگ سو رو برد
تا ا.ت بلند کردم بیهوش شد تصمیم گرفتم ببرمش خونه خودم بعد گوشی ا.ت برداشتم انگشت ا.ت گذاشتم رو گوشی قفل گوشی باز شد به خواهرش پیام دادم که فردا صبح میام بعد بغلش کردم یون ک هم لباساش و آوردم از اونجایی که ا.ت لخت بود کتم و درآوردم و انداختم روش بعد دویدم سمت ماشین ا.ت گذاشتم تو ماشین بعد از یون ک لباساشو گرفتم یون ک ی شورت و سوتین و پد بهم داد و گفت شاید فردا پریود بشه بعد از یون ک تشکر کردم گفتم از طرف من از جیمین تشکر کن بعد تا خونه گاز دادم ا.ت آه و ناله میکرد رسیدم خونه اجوما نبود خودم باید می بردمش حموم سریع بغلش کردم بردمش تو وان شستمش حوله رو پیچیدم دورش و خشکش کردم بعد مو هاشو خوشک کردم بعد پد و شورتش رو پاش کردم یکی از لباس های خودم و تنش کردم بعد رفتم ی دوش گرفتم اومدم موهامو خشک کردم اومدم بغلش کردم و خوابیدم
وقتی ا.ت زنگ زد با جیمین و یون ک رفتیم دنبالش چون من ی زره از اونا مست تر بود جیمین گفت که شاید بردنش تو اون اتاقا رفتیم اونجا ولی همه ی اتاقا خالی بود به جز یکی صدای ا.ت شنیدم
ا.ت:کمک آه آه آه
جلوی در اون اتاق دوتا مرد بود هر دوتا شون و زدم در قفل بود یغه ی یکیشون و گرفتم و گفتم کلید دست کدوم تون
گفت که دست جونگ سو چاره ای نبود بجز اینکه درو بشکونم با چندتا ضربه در شکست
ته ته: جونگ سو ولش کن
جونگ سو : عمران
جونگ سو رو از رو ا.ت بلند کردم جیمین جونگ سو رو برد
تا ا.ت بلند کردم بیهوش شد تصمیم گرفتم ببرمش خونه خودم بعد گوشی ا.ت برداشتم انگشت ا.ت گذاشتم رو گوشی قفل گوشی باز شد به خواهرش پیام دادم که فردا صبح میام بعد بغلش کردم یون ک هم لباساش و آوردم از اونجایی که ا.ت لخت بود کتم و درآوردم و انداختم روش بعد دویدم سمت ماشین ا.ت گذاشتم تو ماشین بعد از یون ک لباساشو گرفتم یون ک ی شورت و سوتین و پد بهم داد و گفت شاید فردا پریود بشه بعد از یون ک تشکر کردم گفتم از طرف من از جیمین تشکر کن بعد تا خونه گاز دادم ا.ت آه و ناله میکرد رسیدم خونه اجوما نبود خودم باید می بردمش حموم سریع بغلش کردم بردمش تو وان شستمش حوله رو پیچیدم دورش و خشکش کردم بعد مو هاشو خوشک کردم بعد پد و شورتش رو پاش کردم یکی از لباس های خودم و تنش کردم بعد رفتم ی دوش گرفتم اومدم موهامو خشک کردم اومدم بغلش کردم و خوابیدم
۵.۱k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.