رمان:)مجنون تر از من:)پارت ۱۲
رمان:)مجنون تر از من:)پارت ۱۲
ارسلان:هیچی
دیانا:بگووووووووووووو
ارسلان: (باداد) هیچییییی
دیانا:سرم داد زدی الان به ممد میگم بیاد دنبالم
ارسلان:تو غلط میکنی کولش رو گرفتم و بردمش داخل اتاق بخواب
دیانا:میخوای چیکار میکنی
ارسلان:هیچی بخواب
دیانا:نمیخوام میترسم
ارسلان:میگم بخواببب با داد
دیانا:ترسیدم ارسلان با مظلومیت
ارسلان:جانم
دیانا:میترسم
ارسلان:از چی
دیانا:از تو
ارسلان :از من
دیانا:اوهم
ارسلان:چرا
دیانا:میترسم بهم ...... کنی
ارسلان:نه اومدم کنارش خوابیدم و بغلش قربونت برم من کاریت ندارم
دیانا:واقعا
ارسلان:ارههه
دیانا:پس بخواب
ارسلان:باشه خوابیدم
دیانا:دوتامون خوابیدیم
ارسلان:بیدار شدم دیانا رو نگاه کردم خیلی تح.ریک کننده بود پس بیدارش کردم دیانام دیانام
دیانا:بله
ارسلان:بیدار شو
ارسلان:هیچی
دیانا:بگووووووووووووو
ارسلان: (باداد) هیچییییی
دیانا:سرم داد زدی الان به ممد میگم بیاد دنبالم
ارسلان:تو غلط میکنی کولش رو گرفتم و بردمش داخل اتاق بخواب
دیانا:میخوای چیکار میکنی
ارسلان:هیچی بخواب
دیانا:نمیخوام میترسم
ارسلان:میگم بخواببب با داد
دیانا:ترسیدم ارسلان با مظلومیت
ارسلان:جانم
دیانا:میترسم
ارسلان:از چی
دیانا:از تو
ارسلان :از من
دیانا:اوهم
ارسلان:چرا
دیانا:میترسم بهم ...... کنی
ارسلان:نه اومدم کنارش خوابیدم و بغلش قربونت برم من کاریت ندارم
دیانا:واقعا
ارسلان:ارههه
دیانا:پس بخواب
ارسلان:باشه خوابیدم
دیانا:دوتامون خوابیدیم
ارسلان:بیدار شدم دیانا رو نگاه کردم خیلی تح.ریک کننده بود پس بیدارش کردم دیانام دیانام
دیانا:بله
ارسلان:بیدار شو
۱.۹k
۰۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.