♡pt: ⁹ ♡I am not your toy
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا/ت ویو:
داشت تعریف میکرد و اشک میریخت واقعا یعنی انقدر خواهر بد جنسی داشته
ا/ت: الکس گذشته ها گذشته پاشو پسر اشک هاتو پاک کن عه یه دختر جلوت نشسته
الکس: ببخشید هق هق
گرانجر: هوف پسر تو وضعیتت از من بدتره
ا/ت: پسرا بسه به زیبایی های زندگی نگاه کنید
گرانجر و الکس:«لبخند غمگینی رو لبشون نشست»
رئیس: خیلی خب خیلی خب
ا/ت ویو: صدای رئیس اومد که سرم رو روبه رئیس چرخودنم و با تعجب نگاش کردم!
رئیس: ا/ت زیادی کار کردی برو خونه
ا/ت: واقعا؟
رئیس: اهوم دخترم
ا/ت: چشم پس الان از خدمتتون مرخص میشم
رئیس: هوم «به سمت اتاقش رفت»
الکس: هوم خب بلخره مرخص شدی
ا/ت: اره بلخره راستی بچها
گرانجر و الکس: ؟
ا/ت: من الان فقط شماره یکیتون رو دارم
گرانجر: باش گوشیتو بده بزنم
ا/ت ویو:
گوشیمو دادم به گرانجر و شمارشو زد الکس از خستگی روی میز ولو شد
ا/ت: الکس اینجا جای خوابیدن نیست
گرانجر: اخ خدایی منم خوابم میاد
ا/ت: صبر کنید اینجارو یکم مرتب کنم بعد باهام بریم هرکی بره خونه خودش
گرانجر و الکس:«سرشون رو عنوان تایید تکون دادن»
ا/ت ویو:
ویسکی هارو مرتب کردم شراب هارو توی قفسه چیدم و لیوان هارو روی میز گذاشتم و دستمو شستم و کتم همون لباسم رو کمی تکون دادم و مرتب کردم به سمت الکس و گرانجر رفتم با چشمای خمار خواب بهم نگاه میکردن
ا/ت: اخ ببخشید قرار نبود انقدر طول بکشه
الکس: مشکلی نیست
گرانجر: اره مشکلی نیست ولی اگه تا دوقیقه دیگه نخوابم همینجا قش میکنم
ا/ت: خیلی خب بریم من آمادم
ا/ت ویو:
به سمت در خروجی بار رفتم و به سمت خیابان حرکت کردم وقتی برگشتم دیدم این دوتا دارن قش میکنن توی دلم یه متاسفم گفتم و رفتم جلو و دستمو بلند کردم و خابوندم تو گوش دوتاشون برق از سرشون پرید
الکس: اخخخ دختر چرا میزنی
گرانجر: هااا عا چیکار کردم مگه
ا/ت: ببخشید نیتونستم بذارم اینجوری رانندگی کنید
الکس: باش ولی دوباره تکرار نشه
گرانجر: اخ چقدر دستت سنگین بود
ا/ت: گفتم ببخشید دیگه
الکس و گرانجر: باش باش
ا/ت: خیلی خب شبتون بخیر خواب های خوب ببینید
الکس: توم همینطور
گرانجر: توم خواب منو ببینی اومدم یه چک خابوندم تو گوشت
ا/ت:«پوکر نگاهی به گرانجر انداخت»
ا/ت ویو:
گوشیمو از کیفم برداشتم و شماره آژانس رو گرفتم
کان: الو
ا/ت: سلام آقای کان میشه یه ماشین واسه بار***بفرستید
کان: چشم دخترم الان
ا/ت: ممنون
ا/ت ویو: منتظر موندم که آژانس بیاد دیگه پام خواب رفت بعد چند دقیقه آژانسی جلوم وایساد
راننده: شما آژانس خواستید؟
ا/ت: بله بله
ا/ت ویو:
به سمت آژانس قدم برداشتم و درو به سمت خودم کشیدم باز شد و رفتم صندلی عقب نشستم و درو سمت خودم کشیدم بسته شد
راننده: خانم مست هستید؟
ا/ت: نه چطور
راننده: اخه از بار اومدید واسه اون میگم
ا/ت: نه اونجا فقط کار میکنم
راننده: چطور کاری
ا/ت: پشت میز ویترین میشینم و ویسکی هارو حساب میکنم
راننده: اهوم خوبه گفتم اخه شاید یه کا..
ا/ت: نه اینطور نیست
راننده: اها خوبه
ا/ت ویو:
بعدش که رسیدم به دم در خونه از ماشین پیدا شدم و روبه پنجره راننده پولش رو حساب کردم و به سمت خونه رفتم و درحالی که نزدیک میشدم دستم توی کیفم بود و کیلید رو برمیداشتم کیلید رو از توی کیفم برداشتم و کیلید درو به دست گرفتم و داخل قفلی در کردم و کمی چرخوندم که باز شد رفتم داخل درو بستم و مشغول باز کردن پوتینم بودم که...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلت واسه الکس سوخت یا گرانجر؟
اسلاید بعد عکس راننده آژانس☆
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک❤🧷 30
کامنت🤍📎 40
فالو💙📎 5
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا/ت ویو:
داشت تعریف میکرد و اشک میریخت واقعا یعنی انقدر خواهر بد جنسی داشته
ا/ت: الکس گذشته ها گذشته پاشو پسر اشک هاتو پاک کن عه یه دختر جلوت نشسته
الکس: ببخشید هق هق
گرانجر: هوف پسر تو وضعیتت از من بدتره
ا/ت: پسرا بسه به زیبایی های زندگی نگاه کنید
گرانجر و الکس:«لبخند غمگینی رو لبشون نشست»
رئیس: خیلی خب خیلی خب
ا/ت ویو: صدای رئیس اومد که سرم رو روبه رئیس چرخودنم و با تعجب نگاش کردم!
رئیس: ا/ت زیادی کار کردی برو خونه
ا/ت: واقعا؟
رئیس: اهوم دخترم
ا/ت: چشم پس الان از خدمتتون مرخص میشم
رئیس: هوم «به سمت اتاقش رفت»
الکس: هوم خب بلخره مرخص شدی
ا/ت: اره بلخره راستی بچها
گرانجر و الکس: ؟
ا/ت: من الان فقط شماره یکیتون رو دارم
گرانجر: باش گوشیتو بده بزنم
ا/ت ویو:
گوشیمو دادم به گرانجر و شمارشو زد الکس از خستگی روی میز ولو شد
ا/ت: الکس اینجا جای خوابیدن نیست
گرانجر: اخ خدایی منم خوابم میاد
ا/ت: صبر کنید اینجارو یکم مرتب کنم بعد باهام بریم هرکی بره خونه خودش
گرانجر و الکس:«سرشون رو عنوان تایید تکون دادن»
ا/ت ویو:
ویسکی هارو مرتب کردم شراب هارو توی قفسه چیدم و لیوان هارو روی میز گذاشتم و دستمو شستم و کتم همون لباسم رو کمی تکون دادم و مرتب کردم به سمت الکس و گرانجر رفتم با چشمای خمار خواب بهم نگاه میکردن
ا/ت: اخ ببخشید قرار نبود انقدر طول بکشه
الکس: مشکلی نیست
گرانجر: اره مشکلی نیست ولی اگه تا دوقیقه دیگه نخوابم همینجا قش میکنم
ا/ت: خیلی خب بریم من آمادم
ا/ت ویو:
به سمت در خروجی بار رفتم و به سمت خیابان حرکت کردم وقتی برگشتم دیدم این دوتا دارن قش میکنن توی دلم یه متاسفم گفتم و رفتم جلو و دستمو بلند کردم و خابوندم تو گوش دوتاشون برق از سرشون پرید
الکس: اخخخ دختر چرا میزنی
گرانجر: هااا عا چیکار کردم مگه
ا/ت: ببخشید نیتونستم بذارم اینجوری رانندگی کنید
الکس: باش ولی دوباره تکرار نشه
گرانجر: اخ چقدر دستت سنگین بود
ا/ت: گفتم ببخشید دیگه
الکس و گرانجر: باش باش
ا/ت: خیلی خب شبتون بخیر خواب های خوب ببینید
الکس: توم همینطور
گرانجر: توم خواب منو ببینی اومدم یه چک خابوندم تو گوشت
ا/ت:«پوکر نگاهی به گرانجر انداخت»
ا/ت ویو:
گوشیمو از کیفم برداشتم و شماره آژانس رو گرفتم
کان: الو
ا/ت: سلام آقای کان میشه یه ماشین واسه بار***بفرستید
کان: چشم دخترم الان
ا/ت: ممنون
ا/ت ویو: منتظر موندم که آژانس بیاد دیگه پام خواب رفت بعد چند دقیقه آژانسی جلوم وایساد
راننده: شما آژانس خواستید؟
ا/ت: بله بله
ا/ت ویو:
به سمت آژانس قدم برداشتم و درو به سمت خودم کشیدم باز شد و رفتم صندلی عقب نشستم و درو سمت خودم کشیدم بسته شد
راننده: خانم مست هستید؟
ا/ت: نه چطور
راننده: اخه از بار اومدید واسه اون میگم
ا/ت: نه اونجا فقط کار میکنم
راننده: چطور کاری
ا/ت: پشت میز ویترین میشینم و ویسکی هارو حساب میکنم
راننده: اهوم خوبه گفتم اخه شاید یه کا..
ا/ت: نه اینطور نیست
راننده: اها خوبه
ا/ت ویو:
بعدش که رسیدم به دم در خونه از ماشین پیدا شدم و روبه پنجره راننده پولش رو حساب کردم و به سمت خونه رفتم و درحالی که نزدیک میشدم دستم توی کیفم بود و کیلید رو برمیداشتم کیلید رو از توی کیفم برداشتم و کیلید درو به دست گرفتم و داخل قفلی در کردم و کمی چرخوندم که باز شد رفتم داخل درو بستم و مشغول باز کردن پوتینم بودم که...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلت واسه الکس سوخت یا گرانجر؟
اسلاید بعد عکس راننده آژانس☆
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لایک❤🧷 30
کامنت🤍📎 40
فالو💙📎 5
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۱۳.۱k
۲۴ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.