چند پارتی هوپ درخواستی

چند پارتی هوپ درخواستی

ات ویو
چند ماهی بود تصمیم گرفته بود توی سن ۳۲ سالگی خودمو بکشم... نمیدونم این دنیا به دردم نمیخوره همه چی برام مثل خاکستره سیاهو بی جون تصمیم گرفتم با تنها دوستم یعنی هوپ راجبش حرف بزنم پس بهش زنگ زدم
ات: الو سلام هوپ خوبی؟
هوپ: الو سلام ات ممنون تو چی؟
ات: اوهوم... خوبم
هوپ: هوم
ات: میتونی بیای اینجا؟
هوپ: چیزی شده؟
ات: حالا بیا
هوپ: باشه
(هوپ اومد خونه ات)
هوپ: سلام ات
ات: سلام هوپ
هوپ: جانم چیزی شده؟!
ات: عاممم... خب من تصمیم گرفتم توی سن ۳۲ سالگی خودمو بکشم
هوپ: چ. چی؟
ات:......
هوپ: اخه چرا؟(نگران)
ات: خسته شدم از این دنیا
هوپ: ات خواهش میکنم اینکارو نکن (بغض)
ات: هوپیه قشنگم بغض نکن دیگه
هوپ: تنها دوستم که مثل خواهرم دوسش دارم میخواد خودشو بکشه چه جوری بغض نکنم؟
ات: هوپ من نمیتونم تحمل کنم
هوپ: لطفا...
ات: نه نمیتونم
هوپ: باشه باشه بیشتر راجبش فکر کن و اینو بدون که....
ادامه دارد...
حمایت؟ ❤