من خیانت نکردم پارت ۱
دو سه روزی بود که از طریق ایمیل باهم آشنا شده بودیم و امروز قرار بود هم دیگر رو ساعت دو توی کافه (فلان ) ببینیم . ساعت ۱۲ظهر از خواب بلند شدم رفتم دستشویی صورتمو شستم و مسواک زدم اومدم بیرون نشستم جلوی آینده مو هامو شونه زدم از جلوی آینده اتاقم بلند شدم رفتم به سمت آشپزخونه یک لیوان شیر و کیک خوردم و برگشتم اتاقم کمی به لبم برق لب زدم و موهامو از بالا جمع کردم ، یک تیشرت لش سفید که روش نوشته بود Dior رو پوشیدم و شلوار جین قد نود سرمه ای را پوشیدم ، عطری که دوست دارم رو به خودم زدم و در آخر کتونی سفید ی رو پام کردم کوله ام را برداشتم و به سمت کافه راهی شدم به در کافه که رسیدم گوشیم رو از داخل کولم برداشتم و به هیوجین زنگ زدم
هیوجین :الو من : سلام هیونگ کجا نشستی
هیوجین : اینجام بیبی
هیوجین :الو من : سلام هیونگ کجا نشستی
هیوجین : اینجام بیبی
۱۱.۶k
۱۸ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.