آهنگ قلب من 🎼 ●Part 4●
رسیدم خونه و بعد از گرفتن یه دوش کوتاه رفتم و یه نودل سبزیجات درست کردمو خوردم ، بعد از دیدن چند قسمت از یک کی دراما رفتم توی اتاقم تا بخوابم چون باید صبح زود بلند بشم ، صبح با صدای زنگ گوشیم بلند شدم و رفتم حموم کردم و موهامو خشک کردم ، یه میکاپ ساده انجام دادم و لباس طوسی رنگمو پوشیدم و رفتم پایین ، وقتی رسیدم پایین سوار ماشین شدم و به منیجرم سلام کردم
نابی: سلام اونی
منیجر: سلام چه عجب به موقع آماده شدی تو
نابی: به حرف اونیم گوش کردم دیگه
منیجر: افرین
ماشین راه افتاد و ما بعد از نیم ساعت رسیدیم رفتیم داخل که دیدیم رئیس هم تازه رسیده ، بعد از سلام کردن به رئیس با همدیگه رفتیم داخل و منتظر شدیم تا منشی هماهنگ بکنه که بریم داخل ، بعد از دو دقیقه منشی اومد و گفت که بریم داخل ، وقتی دارد اتاق شدیم شوگا از جاش بلند شد و اومد سمت ما
شوگا: خوش اومدین بفرمایین داخل بشینین
همگی تشکری کردیم و نشستیم روی مبل ها شوگا هم اومد و نشست رو به روی ما
شوگا: خب من از اونجا که حدس میزنم خانم یونگ با استعداد باشه پذیرفتم که باهاش کار بکنم ولی خب من قوانینی برای کارم دارم و از اینکه این قوانین نقص بشن متنفرم
رئیس: بله به هر حال هرکسی قوانین و اصول خودش رو داره لطفا بفرمایین که چه چیز هایی باید رعایت بشه
شوگا: خب اول اینکه من از بی برنامگی و آنتایم نبودن متنفرم و دوست ندارم ایدلی که باهاش کار انجام میدم بهونه های مختلف بیاره و همش با تاخیر بیاد سر کار دوم کمپانی حق نداره توی کار من دخالت کنه و من توی طراحی دنس و طراحی موزیک ویدیو هم باید مشارکت داشته باشم و سومین قانون اینه که ایدل نباید جا بزنه یا هی به من بگه من نمیتونم فلان نت رو بخونم اون باید تمام تلاشش رو بکنه تا چیزی که من میخوام رو بتونه ارائه بده و چهارمین قانون من خوشم نمیاد که با یه دختر لوس و نُنُر کار کنم پس بهتره نابی شی روی خودشون کار کنن چون من خیلی رک حرفم رو میزنم و برام فرقی نداره که اون فرد ناراحت میشه یا نه و اینکه تا که خودم اجازه ندادم کسی حق نداره من رو به اسم کوچیک صدا بزنه
دهن نابی از اینهمه قوانین سختگیرانه باز مونده بود و فقط به شوگا نگاه میکرد
رئیس: خب من و نابی تمام این قوانین رو میپذیریم و بهشون عمل میکنیم درسته نابی؟
نابی: بله
شوگا: خوبه پس بهتره زودتر قرارداد رو امضا کنیم
منشی قرار داد رو آورد و همگی اون هارو امضا کردیم
شوگا: خب از امروز کارمون شروع میشه همگی به غیر از نابی شی میتونن برن
منیجر: مشخص هست که چه زمانی کارتون تموم میشه؟
شوگا: خیر مشخص نیست نترسین اگر خیلی دیر شد خودم میرسونمشون
منیجر: خیلی ممنون
همگی خدا حافظی کردنو رفتن و فقط من و شوگا موندیم
شوگا: ....
کپی ممنوع ❌
نابی: سلام اونی
منیجر: سلام چه عجب به موقع آماده شدی تو
نابی: به حرف اونیم گوش کردم دیگه
منیجر: افرین
ماشین راه افتاد و ما بعد از نیم ساعت رسیدیم رفتیم داخل که دیدیم رئیس هم تازه رسیده ، بعد از سلام کردن به رئیس با همدیگه رفتیم داخل و منتظر شدیم تا منشی هماهنگ بکنه که بریم داخل ، بعد از دو دقیقه منشی اومد و گفت که بریم داخل ، وقتی دارد اتاق شدیم شوگا از جاش بلند شد و اومد سمت ما
شوگا: خوش اومدین بفرمایین داخل بشینین
همگی تشکری کردیم و نشستیم روی مبل ها شوگا هم اومد و نشست رو به روی ما
شوگا: خب من از اونجا که حدس میزنم خانم یونگ با استعداد باشه پذیرفتم که باهاش کار بکنم ولی خب من قوانینی برای کارم دارم و از اینکه این قوانین نقص بشن متنفرم
رئیس: بله به هر حال هرکسی قوانین و اصول خودش رو داره لطفا بفرمایین که چه چیز هایی باید رعایت بشه
شوگا: خب اول اینکه من از بی برنامگی و آنتایم نبودن متنفرم و دوست ندارم ایدلی که باهاش کار انجام میدم بهونه های مختلف بیاره و همش با تاخیر بیاد سر کار دوم کمپانی حق نداره توی کار من دخالت کنه و من توی طراحی دنس و طراحی موزیک ویدیو هم باید مشارکت داشته باشم و سومین قانون اینه که ایدل نباید جا بزنه یا هی به من بگه من نمیتونم فلان نت رو بخونم اون باید تمام تلاشش رو بکنه تا چیزی که من میخوام رو بتونه ارائه بده و چهارمین قانون من خوشم نمیاد که با یه دختر لوس و نُنُر کار کنم پس بهتره نابی شی روی خودشون کار کنن چون من خیلی رک حرفم رو میزنم و برام فرقی نداره که اون فرد ناراحت میشه یا نه و اینکه تا که خودم اجازه ندادم کسی حق نداره من رو به اسم کوچیک صدا بزنه
دهن نابی از اینهمه قوانین سختگیرانه باز مونده بود و فقط به شوگا نگاه میکرد
رئیس: خب من و نابی تمام این قوانین رو میپذیریم و بهشون عمل میکنیم درسته نابی؟
نابی: بله
شوگا: خوبه پس بهتره زودتر قرارداد رو امضا کنیم
منشی قرار داد رو آورد و همگی اون هارو امضا کردیم
شوگا: خب از امروز کارمون شروع میشه همگی به غیر از نابی شی میتونن برن
منیجر: مشخص هست که چه زمانی کارتون تموم میشه؟
شوگا: خیر مشخص نیست نترسین اگر خیلی دیر شد خودم میرسونمشون
منیجر: خیلی ممنون
همگی خدا حافظی کردنو رفتن و فقط من و شوگا موندیم
شوگا: ....
کپی ممنوع ❌
۴۶.۵k
۱۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.