عکاس ایده آل من p3
مایا میخواست که با جین آب بگیره جین هم هی خودشو دور میکرد چون نمیتونست این کارو کنه
ولی نمیتونست انکار کنه که تحریک نشده هر کار کرد باهاش لب گرفت
مایا با خوشحالی باهاش لب میگرفت جین مست بود و نمیفهمید در ه سکس رو شروع میکنه
جین:بیب میخوام بیام
مایا: ولی اولین بارمه
جین : مهم نیست عادت میکنی
مایا: باشه صبر کن لخت شم
جین و مایا لباساشون در میارن و حین میره سمت سوراخ مایا بدون هیچ آمادگی میکنه توش و محکم و بدن یک ثانیه مکث میکوبوند
مایا: بیبی تند تر تند تر آههههه
جین : تو جون بخواه لیدی
و جین و مایا ارضا میشن و میرم حموم او حموم هم جین دو راند میکوبه تو سوراخ مایا
و تو مایا خالی کرد
{چند روز بعد}
منشی جین : آقای کیم نوبت عکاسی برای یک برند مشهور دارید
جین : اوکی عکاس کیه
منشی جین: عکاس خانم مین مایا هس
جین : خوبه ممنون
جین از اتاقش میاد بیرون و میره رستورانی که توش کار میکرد
آشپزها : سلام سر آشپز
جین : سلام سلام سلام همه برین سر کار دست یار آشپز ها امروز مثل دیروز نشه فرز باشین
دست یار آشپز ها : بله سر آشپز
{بعد تایم کاری }
جین:
باید زوود برم نوبت عکاسی دارم
وایسا ببینم ساعت چنده.... وای دیرم شد
روشن کردن ماشین و رفتن به سمت خونه ...
جین میره عکاسیاشو انجام میده و مایا رو به خونه برای صرف شام و ویسکی (عکسشو میذارم)دعوت میکنه......
ولی نمیتونست انکار کنه که تحریک نشده هر کار کرد باهاش لب گرفت
مایا با خوشحالی باهاش لب میگرفت جین مست بود و نمیفهمید در ه سکس رو شروع میکنه
جین:بیب میخوام بیام
مایا: ولی اولین بارمه
جین : مهم نیست عادت میکنی
مایا: باشه صبر کن لخت شم
جین و مایا لباساشون در میارن و حین میره سمت سوراخ مایا بدون هیچ آمادگی میکنه توش و محکم و بدن یک ثانیه مکث میکوبوند
مایا: بیبی تند تر تند تر آههههه
جین : تو جون بخواه لیدی
و جین و مایا ارضا میشن و میرم حموم او حموم هم جین دو راند میکوبه تو سوراخ مایا
و تو مایا خالی کرد
{چند روز بعد}
منشی جین : آقای کیم نوبت عکاسی برای یک برند مشهور دارید
جین : اوکی عکاس کیه
منشی جین: عکاس خانم مین مایا هس
جین : خوبه ممنون
جین از اتاقش میاد بیرون و میره رستورانی که توش کار میکرد
آشپزها : سلام سر آشپز
جین : سلام سلام سلام همه برین سر کار دست یار آشپز ها امروز مثل دیروز نشه فرز باشین
دست یار آشپز ها : بله سر آشپز
{بعد تایم کاری }
جین:
باید زوود برم نوبت عکاسی دارم
وایسا ببینم ساعت چنده.... وای دیرم شد
روشن کردن ماشین و رفتن به سمت خونه ...
جین میره عکاسیاشو انجام میده و مایا رو به خونه برای صرف شام و ویسکی (عکسشو میذارم)دعوت میکنه......
۵.۷k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.