پارت ۴
از زبان مینسو :
میتونستم چشمای خمارشو رو خودم حس کنم واییی من که پریودم الان اگه بگیره همینجا به فاکم بده چی آخه این چی بود که من پوشیدم البته من تو خونه همیشه همینجوریم بیشتر لباسام لختیه چون دوس دارم آزاد باشم ولی الان مث اینکه بد جوری این تحریک شده سعی کردم حواسشو پرت کنم
_میشه دیگه هیچوقت اینجوری تنبیهم نکنی خیلی گریه کردم
+ویییی بیبی معلومه که دیگه اینکارو نمیکنم ولی برای تو لجباز تنبیه لازم بود تا قدر منو بدونی (خنده)
_قدرتو میدونم عشقم دیگه هیچوقت اذیتت نمیکنم من خیلی دوستت دارم فقط خیلی لجباز بودم که دیگه اونم نیستم
+ولی منم نباید اینجوری تنبیهت میکردم
_تازه من فک کردم تو بهم خیانت کردی میخواستم چندبار خودکشی کنم
+چییی میخواستی چه غلطی بکنی
_ببخشید ولی با فکر کردن به اینکه برمیگردی و زندگیمون مث قبل میشه دوباره بیخیال شدم ولی خیلی گریه کردم یه شب تا صبح فقط من بیدار بودم و همش به عکسامونو نگاه میکردم و گریه میکردم
+دیگه الان پیشتم دیگه از این دیوونه بازیا نزنه به سرت فهمیدی سانشاینم
_فهمیدم امیدم خب در نبود من تو چیکار میکردی چرا سین میکنی جواب نمیدی ها ها ها ؟؟؟؟؟!!!!!!
+مگه نگفتی قهر بودیم منم جواب نمیدادم
_الان آشتی ؟
+کصخل یه ساعته داریم با هم حرف میزنیم تازه میگی آشتی
_اه راس میگی چرا اینقدر خر شدم من
+(خنده)
_از عشق توئه دیگه هوش و هواس نمیزاری برای آدم ایششش
+ولی ببین دلم واقعا برات تنگ شده بود درسته جوابتو نمیدادم ولی واقعا دلم برات تنگ شده بود هی میومدم جواب بدم دوباره یادم میفتاد ما قهریم جواب نمیدادم
_خیلی واقعا بدی من اینجا داشتم ازدلشوره میمردم فک کردم یه بلایی سر خودت آوردی
+نه بابا ما هنوز خیلی کارا دارم بیبی به همین راحتی ها ولت نمیکنم
_(خنده)
موهامو داد پشت گوشم و لپمو کشید
+عاشقتم
_من بیشتر
+نه من بیشتر
_من بیشتر
+ایششش ادامه نده دیگه الان دوباره دعوامون میشه هاا(خنده)
_حتی اگه منو بزنی هم دیگه نمیخوام از دستت بدم هیچوقت حتی یک ساعت
+آفرین قدر ددیتو بدون منم قدر بیبیمو میدونم آه بیبی بهت نیاز دارم
_ولی..ولی من
از زبان مینسو :
تا اومدم حرف بزنم منو پرت کرد رو تخت و .....(اسمات)
میتونستم چشمای خمارشو رو خودم حس کنم واییی من که پریودم الان اگه بگیره همینجا به فاکم بده چی آخه این چی بود که من پوشیدم البته من تو خونه همیشه همینجوریم بیشتر لباسام لختیه چون دوس دارم آزاد باشم ولی الان مث اینکه بد جوری این تحریک شده سعی کردم حواسشو پرت کنم
_میشه دیگه هیچوقت اینجوری تنبیهم نکنی خیلی گریه کردم
+ویییی بیبی معلومه که دیگه اینکارو نمیکنم ولی برای تو لجباز تنبیه لازم بود تا قدر منو بدونی (خنده)
_قدرتو میدونم عشقم دیگه هیچوقت اذیتت نمیکنم من خیلی دوستت دارم فقط خیلی لجباز بودم که دیگه اونم نیستم
+ولی منم نباید اینجوری تنبیهت میکردم
_تازه من فک کردم تو بهم خیانت کردی میخواستم چندبار خودکشی کنم
+چییی میخواستی چه غلطی بکنی
_ببخشید ولی با فکر کردن به اینکه برمیگردی و زندگیمون مث قبل میشه دوباره بیخیال شدم ولی خیلی گریه کردم یه شب تا صبح فقط من بیدار بودم و همش به عکسامونو نگاه میکردم و گریه میکردم
+دیگه الان پیشتم دیگه از این دیوونه بازیا نزنه به سرت فهمیدی سانشاینم
_فهمیدم امیدم خب در نبود من تو چیکار میکردی چرا سین میکنی جواب نمیدی ها ها ها ؟؟؟؟؟!!!!!!
+مگه نگفتی قهر بودیم منم جواب نمیدادم
_الان آشتی ؟
+کصخل یه ساعته داریم با هم حرف میزنیم تازه میگی آشتی
_اه راس میگی چرا اینقدر خر شدم من
+(خنده)
_از عشق توئه دیگه هوش و هواس نمیزاری برای آدم ایششش
+ولی ببین دلم واقعا برات تنگ شده بود درسته جوابتو نمیدادم ولی واقعا دلم برات تنگ شده بود هی میومدم جواب بدم دوباره یادم میفتاد ما قهریم جواب نمیدادم
_خیلی واقعا بدی من اینجا داشتم ازدلشوره میمردم فک کردم یه بلایی سر خودت آوردی
+نه بابا ما هنوز خیلی کارا دارم بیبی به همین راحتی ها ولت نمیکنم
_(خنده)
موهامو داد پشت گوشم و لپمو کشید
+عاشقتم
_من بیشتر
+نه من بیشتر
_من بیشتر
+ایششش ادامه نده دیگه الان دوباره دعوامون میشه هاا(خنده)
_حتی اگه منو بزنی هم دیگه نمیخوام از دستت بدم هیچوقت حتی یک ساعت
+آفرین قدر ددیتو بدون منم قدر بیبیمو میدونم آه بیبی بهت نیاز دارم
_ولی..ولی من
از زبان مینسو :
تا اومدم حرف بزنم منو پرت کرد رو تخت و .....(اسمات)
۱۰۶.۷k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.