اون برادر ناتنیم بود ☆11~

به سمت مهمونی راه افتادیم . تو راه هیچ چیزی بینمون رد و بدل نشد ولی دست همو گرفته بودیم .
~~ به مقصد رسیدن ~~
م.ت : اوه رسیدید ....سلامم
+ سلام ...مثل اینکه زیاد خوردی نه ؟
_ ولش کن چیکارش داری ..پدرم کجاست ؟
م.ت همینجا بود ...عه نیست ..نمیدونم ( منگ و مست )
گارسون : نوشیدنی میل دارید ؟
+ متشکرم .
_ مرسی ....زیاد بخوری جرت میدم ....مست نمیشی خب ؟
+ باشه حالا .
از کمرم گرفت منو محکم نزدیک خودش کرد .
+ اخخ چیکار می کنی وحشی .
تو چشام زل زد . قشنگ معلوم بود عصبیه .
_ بهت گفتم مست نمی کنی . حرف رو حرفم نزن بیب .
+ ب...باشه
~~ یک ساعت بعد ~~
نمیدونم ته کجا بود ....نزدیک ۲۰ تا گیلاس شامپ.این خورده بودم . چیزی از اتفاق هایی که دورم می اوفتاد حالیم نمیشد . یهو توسط یه نفر کشیده شدم ..
+ چیکار می کنی مرتیکه ی الدنگ ..من دوست پسر دارم . ( مست )
_ مگه بهت نگفته بودم زیاد نخور هان ؟ ۲ ثانیه رفتم مامانتو با بابام برسونم خونه بیام . ( عصبی )
+ اوه توعی ...( خنده از روی مستی )
تلو تلو خوردم و رفتم تو بغلش .
+ عصبیتم جذابه . ( خنده از روی مستی )
_ ( یه خنده از روی بامزه بودنش زدم )
بغلم کرد برد سمت ماشین . تو ماشین منو نشوند داشت کمر بندمو می بست . بهم نزدیک بودیم . نمیدونم چرا سرشو چرخوندم طرف خودم و بوسش کردم .
_( باهاش همکاری کردم . دستشو دور گردنم انداخت و بوسه رو عمیق تر کرد . )
<<<<<< بعد ۵ مین >>>>>>
از هم جدا شدیم ....
+ اگه یه دختر به خواد با یه پسر رابطه برقرار کنه باید چی بگه ؟
_ نمی تونیم اینکار و کنیم . مادر پدرمون بفهمن دهنمون صافه .
+ من و منتظر میزاری ؟ من الان می خوامممم..... یه شبو با من بگذرون ( داد ) ( به خاطر مستی )
_ ساکتتت باشه باشه ...
................................................
۲۵ لایک
۱۲ کامنت
۳فالو
یه شرط جدید هم گذاشتممم😁😁
به جز لایک و کامنت ها که مشخصه ....۳نفر هم باید فالو کنن که پارت بعد آپ شه .
بوسس