street dancer
کیف گیتارم رو روی شانه ام محکم میکنم .
کلاهم رو کمی پایین تر می آورم تا از نور آفتاب جلو گیری کند .
توی قسمت پیاده رو آرام و با آرامش پیاده روی میکردم .
که ناگهان صدای آشنایی به گوشم رسید .
این ... آهنگ من بود ؟
اولین آهنگم رو به تازگی منتشر کرده بودم . کمی از اینکه شخصی دارد به آهنگ من گوش میدهد ذوق میکنم .
دنبال جایی که از آن صدای آهنگ می آمد ، میگردم . واو !
یه رقاص خیابونی داشت با آهنگ من میرقصید ؟
لبخندی میزنم . پسر زیبایی بود .
درون کلاهی که جلو اش بود ، پول کمی بود .
ولی این که خیلی قشنگ میرفصید ؟ لیاقت تشویق رو بیشتری داشت .
از توی جیبم کمی پول نقد در میآورم و درون کلاهش میاندازم .
به طرفش میروم .
سلام .
آهنگ را قطع میکند و لبخندی میزند .
- سلام !.
لبخندش بسیار زیبا و دوست داشتنی بود .
میتونم کمکت کنم ؟
به گیتارم اشاره میکنم .
موهای مشکی اش دو طرفم روی صورتش ریخته بودند .
لبخند دندون نمایی میزند .
- حتماً
روی نیمکت کنارش مینشینم و گیتارم رو از توی کیفش درمیآورم .
اون آهنگی که گذاشته بودی رو ، دوست داری ؟
موهایش را با دست بالا میزند .
- اره ، آهنگ مورد علاقمه . خیلی آهنگ زیبایی .
وقتی این رو میگوید ذوق و سرخوشی کل وجودم را فرا میگیرد . آهنگ من رو دوست داشت ؟
شروع میکنم به گیتار زدن ، که همزمان با من او هم شروع به رقص میکند .
کلاهم رو برمیدارم و شروع به خواندن میکنم . دوست داشتم در اون لحظه تعجب رو توی صورتش ببینم .
خیلی قشنگ میرقصید !.
بعد از مدتی مردم زیادی جمع شدند و برای پسر رقاص پول یا گل میانداختند .
بعد از تموم شدن آهنگم و رفتن مردم ، از جایم بلند شدم و گیتارم رو توی کیف گذاشتم .
هنوز در حال بستن زیپ کیف گیتارم بودم که با حلقه شدن دو دست دور کمرم یکه میخورم !.
لب هایش را به گوشم نزدیک میکند . جوری که نفس های گرمش به گردنم میخورد .
قلبم تند میزد ، نفسم بالا نمی اومد .
چرا دارد اینکار را میکند؟
روی لاله ی گوشم بوسه ی کوتاهی میزند .
- نمیدونستم خواننده ی آهنگ هم مثل خودش ، زیباست !
the end.....
کلاهم رو کمی پایین تر می آورم تا از نور آفتاب جلو گیری کند .
توی قسمت پیاده رو آرام و با آرامش پیاده روی میکردم .
که ناگهان صدای آشنایی به گوشم رسید .
این ... آهنگ من بود ؟
اولین آهنگم رو به تازگی منتشر کرده بودم . کمی از اینکه شخصی دارد به آهنگ من گوش میدهد ذوق میکنم .
دنبال جایی که از آن صدای آهنگ می آمد ، میگردم . واو !
یه رقاص خیابونی داشت با آهنگ من میرقصید ؟
لبخندی میزنم . پسر زیبایی بود .
درون کلاهی که جلو اش بود ، پول کمی بود .
ولی این که خیلی قشنگ میرفصید ؟ لیاقت تشویق رو بیشتری داشت .
از توی جیبم کمی پول نقد در میآورم و درون کلاهش میاندازم .
به طرفش میروم .
سلام .
آهنگ را قطع میکند و لبخندی میزند .
- سلام !.
لبخندش بسیار زیبا و دوست داشتنی بود .
میتونم کمکت کنم ؟
به گیتارم اشاره میکنم .
موهای مشکی اش دو طرفم روی صورتش ریخته بودند .
لبخند دندون نمایی میزند .
- حتماً
روی نیمکت کنارش مینشینم و گیتارم رو از توی کیفش درمیآورم .
اون آهنگی که گذاشته بودی رو ، دوست داری ؟
موهایش را با دست بالا میزند .
- اره ، آهنگ مورد علاقمه . خیلی آهنگ زیبایی .
وقتی این رو میگوید ذوق و سرخوشی کل وجودم را فرا میگیرد . آهنگ من رو دوست داشت ؟
شروع میکنم به گیتار زدن ، که همزمان با من او هم شروع به رقص میکند .
کلاهم رو برمیدارم و شروع به خواندن میکنم . دوست داشتم در اون لحظه تعجب رو توی صورتش ببینم .
خیلی قشنگ میرقصید !.
بعد از مدتی مردم زیادی جمع شدند و برای پسر رقاص پول یا گل میانداختند .
بعد از تموم شدن آهنگم و رفتن مردم ، از جایم بلند شدم و گیتارم رو توی کیف گذاشتم .
هنوز در حال بستن زیپ کیف گیتارم بودم که با حلقه شدن دو دست دور کمرم یکه میخورم !.
لب هایش را به گوشم نزدیک میکند . جوری که نفس های گرمش به گردنم میخورد .
قلبم تند میزد ، نفسم بالا نمی اومد .
چرا دارد اینکار را میکند؟
روی لاله ی گوشم بوسه ی کوتاهی میزند .
- نمیدونستم خواننده ی آهنگ هم مثل خودش ، زیباست !
the end.....
۲.۹k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.