گناهکار ❥𝓡𝓮𝓭 𝓥𝓮𝓵𝓿𝓮𝓽❦ 𝙥𝙖𝙩:42:
دیانا:ارسلان ولم کن.
ارسلان، نیکا، الان یه لیوان شربت بیاز
نیکا،، باشه، رفتم از تو یخچال برداشتم و اروردم،
ارسلان، دیانا گذاشتم رو مبل، بده نیکا
نیکا، بیا
ارسلان، دیانا، اینو بخور
دیانا، بابا من هیچی نمیخوام، محراب مهشاددددددد
نیکا، رفتن،
دیانا، ولم کنین بابا، این شربتو من توش یه چیزی ریختم، تلخ شده، بخدا راست میگم
نیکا، چییییی!!!
ارسلان، حالا یه بهونه میاره،
دیانا، راست میگم،
ارسلان، بده من لیوانو
دیانا، اها خودت بخور
ارسلان، نصفشو خوردم و تو دهنم نگه داشتم،
دیانا، اه، اعصابمو خورد کردن ارسلان چونمو گرفت
ارسلان، لبامو گذاشتم رو لبش، و شربت وارد دهنش کردم،
دیانا، یه چیز خونکی تو دهنم حس کردم،
نیکا،، ☺☺☺🤗
دیانا، خودمو کشیدم عقب، بلند شدم، اع عععععع
ارسلان، بلاخره خورد،
دیانا، ارسلان، با این کارت بدتر باهات قهرم
ارسلان، دیانا، مکنه گفتم ببخشید،
دیانا، اع، نه معلومه غرور داری نه معلومه مهربونی تو چته.
ارسلان، ولی
نیکا، دیانا سخت نگیر دیگه!
دیانا، نیکا تو نمیفهمی این اقا ارسلان یه ادم چجوری بگم اصلا مشخص نیست
ارسلان، اینا همش بخاطر توعععععععععه،
نیکا،، 😕😕ها
دیانا، 😧چی میگی الانم میندازه تقصیر من، ارسلان، ازت خواهش میکنم بزار من برم
ارسلان، بلند شدم رفتم جلوش وایستادم،
دیانا، بزار
ارسلان، کجا میخوای بری جایی داری،
دیانا، خونه شایان،
ارسلان، دستامو مشت کردم😡😡
دیانا، خوب مگه چیه؟ تر خدا
ارسلان، من هر جا بزارم بری خ. نه اون نه
چرا، اونکه منو اورد پیشت،
اع، تو نمیدونی، اون احسانه، میخواست بهت تجاوز کنه به شایان خبر دادم گفتم، چهار میلیارد بهش میدم تا ترو پیدا کنه، واسه همون با افرادش، تورو پیدا کر،د
دیانا، ها
ارسلان، اره، من گفتم حالا باز بگو خونه شایان،
دیانا، رو مبل نشستم دستمو دادم به سرم،
ارسلان، کنار دیانا نشستم، خوبی.
دیانا، ارسلان،
ارسلان، جانم،
دیانا، درست جواب بده
ارسلان، بلععع
دیانا، منو بزار برم
ارسلان، دیانا نمیزلررررمممم،
دیانا، ترو خدا
ارسلان، شده زندونیت کنم نمیزارم،
دیانا، زندونی کی،
ارسلان، من
دیانا، 😭😢😢😢🥺🥺🥺🥺🥺اشک تو چشام جمع شد که چرا اینجام،
ارسلان، الانم، به چشمای دیانا نگاه کردم، دیدم داره گریه میکنه؟ دیانا
دیانا، باشه، امادهم
ارسلان، چی رو
دیانا، زندانیم کنی،
ارسلان،ساکت
دیانا، راست میگم دیگه
ارسلان، ساکتتتتتتتتتت،
دیانا، پاهامو بغل کردم،
ارسلان، پاشو
دیانا، کجا، 😐
ارسلان، گشنمه،
دیانا اع، پس اون خانومه کجاست، به اون بگو اقاااااا ارسلان
ارسلان، رفته، کارش تموم شده
دیانا:من نمیام خودت برو
ارسلان، میخوام برم بیرون توعم بیا
دیانا، من نمیام با نیکا برو،
ارسلان، نیکا رفته بیرون خرید کنه واسه خودش
دیانا، وای، اصلا تنها برو
ارسلان، باشع، زنگ میزنم انیتا بیاد بهتره اونجوری اونم هست تنها نیستم،
دیانا، ت.... و. واقعا که پستی من غذا نمیخوای بدی اخه انقدر بدجنسم مگه میشه
ارسلان، اها، حالا شد، پاشو،
دیانا، پاهام درد میکنه، من اورم میام
ارسلان، چرا
دیانا، پاهامو بسته بودن با طناب هاااا،
ارسلان، بی ناموس
دیانا، الان تو با ناموسی،
ارسلان، من تا بحال بهت تجاوز کردم،
دیانا، نه،
ارسلان، من حتی لخت تورم ندیدم، وقت، به لب، که اونم،
دیانا، خب
ارسلان، بدو بریم، رفتم سوار ماشین شدم، ومنتظر دیانا، موندم،
دیانا، وایسا اقای کاشی یه جوری عاشق خودمو کنمت که نفهمی چیشد، رفتم یه شلوار جذب پوشیدم، یه مانتو کوتاه، و ارایش غلیظ کردم
کامنت بزارین و لایک کنید
ارسلان، نیکا، الان یه لیوان شربت بیاز
نیکا،، باشه، رفتم از تو یخچال برداشتم و اروردم،
ارسلان، دیانا گذاشتم رو مبل، بده نیکا
نیکا، بیا
ارسلان، دیانا، اینو بخور
دیانا، بابا من هیچی نمیخوام، محراب مهشاددددددد
نیکا، رفتن،
دیانا، ولم کنین بابا، این شربتو من توش یه چیزی ریختم، تلخ شده، بخدا راست میگم
نیکا، چییییی!!!
ارسلان، حالا یه بهونه میاره،
دیانا، راست میگم،
ارسلان، بده من لیوانو
دیانا، اها خودت بخور
ارسلان، نصفشو خوردم و تو دهنم نگه داشتم،
دیانا، اه، اعصابمو خورد کردن ارسلان چونمو گرفت
ارسلان، لبامو گذاشتم رو لبش، و شربت وارد دهنش کردم،
دیانا، یه چیز خونکی تو دهنم حس کردم،
نیکا،، ☺☺☺🤗
دیانا، خودمو کشیدم عقب، بلند شدم، اع عععععع
ارسلان، بلاخره خورد،
دیانا، ارسلان، با این کارت بدتر باهات قهرم
ارسلان، دیانا، مکنه گفتم ببخشید،
دیانا، اع، نه معلومه غرور داری نه معلومه مهربونی تو چته.
ارسلان، ولی
نیکا، دیانا سخت نگیر دیگه!
دیانا، نیکا تو نمیفهمی این اقا ارسلان یه ادم چجوری بگم اصلا مشخص نیست
ارسلان، اینا همش بخاطر توعععععععععه،
نیکا،، 😕😕ها
دیانا، 😧چی میگی الانم میندازه تقصیر من، ارسلان، ازت خواهش میکنم بزار من برم
ارسلان، بلند شدم رفتم جلوش وایستادم،
دیانا، بزار
ارسلان، کجا میخوای بری جایی داری،
دیانا، خونه شایان،
ارسلان، دستامو مشت کردم😡😡
دیانا، خوب مگه چیه؟ تر خدا
ارسلان، من هر جا بزارم بری خ. نه اون نه
چرا، اونکه منو اورد پیشت،
اع، تو نمیدونی، اون احسانه، میخواست بهت تجاوز کنه به شایان خبر دادم گفتم، چهار میلیارد بهش میدم تا ترو پیدا کنه، واسه همون با افرادش، تورو پیدا کر،د
دیانا، ها
ارسلان، اره، من گفتم حالا باز بگو خونه شایان،
دیانا، رو مبل نشستم دستمو دادم به سرم،
ارسلان، کنار دیانا نشستم، خوبی.
دیانا، ارسلان،
ارسلان، جانم،
دیانا، درست جواب بده
ارسلان، بلععع
دیانا، منو بزار برم
ارسلان، دیانا نمیزلررررمممم،
دیانا، ترو خدا
ارسلان، شده زندونیت کنم نمیزارم،
دیانا، زندونی کی،
ارسلان، من
دیانا، 😭😢😢😢🥺🥺🥺🥺🥺اشک تو چشام جمع شد که چرا اینجام،
ارسلان، الانم، به چشمای دیانا نگاه کردم، دیدم داره گریه میکنه؟ دیانا
دیانا، باشه، امادهم
ارسلان، چی رو
دیانا، زندانیم کنی،
ارسلان،ساکت
دیانا، راست میگم دیگه
ارسلان، ساکتتتتتتتتتت،
دیانا، پاهامو بغل کردم،
ارسلان، پاشو
دیانا، کجا، 😐
ارسلان، گشنمه،
دیانا اع، پس اون خانومه کجاست، به اون بگو اقاااااا ارسلان
ارسلان، رفته، کارش تموم شده
دیانا:من نمیام خودت برو
ارسلان، میخوام برم بیرون توعم بیا
دیانا، من نمیام با نیکا برو،
ارسلان، نیکا رفته بیرون خرید کنه واسه خودش
دیانا، وای، اصلا تنها برو
ارسلان، باشع، زنگ میزنم انیتا بیاد بهتره اونجوری اونم هست تنها نیستم،
دیانا، ت.... و. واقعا که پستی من غذا نمیخوای بدی اخه انقدر بدجنسم مگه میشه
ارسلان، اها، حالا شد، پاشو،
دیانا، پاهام درد میکنه، من اورم میام
ارسلان، چرا
دیانا، پاهامو بسته بودن با طناب هاااا،
ارسلان، بی ناموس
دیانا، الان تو با ناموسی،
ارسلان، من تا بحال بهت تجاوز کردم،
دیانا، نه،
ارسلان، من حتی لخت تورم ندیدم، وقت، به لب، که اونم،
دیانا، خب
ارسلان، بدو بریم، رفتم سوار ماشین شدم، ومنتظر دیانا، موندم،
دیانا، وایسا اقای کاشی یه جوری عاشق خودمو کنمت که نفهمی چیشد، رفتم یه شلوار جذب پوشیدم، یه مانتو کوتاه، و ارایش غلیظ کردم
کامنت بزارین و لایک کنید
۱۴۵.۸k
۰۷ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.