وانشات جین پارت۲♥
《زمان حال》
از خواب بیدار شدم یه دوش گرفتم اماده شدم ورفتم کمپانی 💖یه چیزات از یه خانواده ثرتمنده عکس لباسو براتون میزارم💖
رسیدم کمپانی رفتم اتاق منیجر در زدم ورفتم تو
@به به خانم ات خیلی خوش امدین
+مرسی ممنون
@فکر میکنم استعداد تون مثل خدتون زیبا هست
+😁خیلی ممنون از شما
@😁خوب شما با گروه بی تی اس هستین
+چی نه میشه لطفا یه گروه دیگه باشه لطفا
@نه چون من شمارو مخصوص گروه بی تی اس استخدام کردم
+از حرفش متوجه شدم که اگه قبول نکنم اخراج میشم من به این کار نیاز دارم باید به پدر مادرم صابت کنم که میتونم روی پای خودم بائیستم
+باش مشکلی نیست
@چقدر خوب پس بریم با اعضا اشنا بشید
+رفتیم سمت اتاق پسرا خیلی استرس داشتم منیجر در زد ورفت تو
@سلام پسرا یه گیریمور ویه طراح لباس جدید دارید خانم ژانگ لطفا خدتون رو معرفی کنید
+سلام من ژانگ ات هستم از دیدنتون خوشحالم
کوک:وایی من فکر نمیکردم یه همچین گیریمور خوشکلی پیدا بشه برامون وایییییی
لپات از خجالت قرمز شد
_داشتم با پسرا حرف میزدم که منیجر اومد تو وگفت یه طراح لباس جدید ویه گیریمور جدید داریم وقتی دیدمش کل خاطراتم باهاش از جلوم رد شد نمیدونم چرا ولی بد جوری دلم براش تنگ شده بود بزرگ تر شده بود خوشکل تر شده بود وقتی کوک اینو گفت خیلی عصبی شدم
تهیونگ : اره واقعا خیلی خوشکلی
+مرسی
از خواب بیدار شدم یه دوش گرفتم اماده شدم ورفتم کمپانی 💖یه چیزات از یه خانواده ثرتمنده عکس لباسو براتون میزارم💖
رسیدم کمپانی رفتم اتاق منیجر در زدم ورفتم تو
@به به خانم ات خیلی خوش امدین
+مرسی ممنون
@فکر میکنم استعداد تون مثل خدتون زیبا هست
+😁خیلی ممنون از شما
@😁خوب شما با گروه بی تی اس هستین
+چی نه میشه لطفا یه گروه دیگه باشه لطفا
@نه چون من شمارو مخصوص گروه بی تی اس استخدام کردم
+از حرفش متوجه شدم که اگه قبول نکنم اخراج میشم من به این کار نیاز دارم باید به پدر مادرم صابت کنم که میتونم روی پای خودم بائیستم
+باش مشکلی نیست
@چقدر خوب پس بریم با اعضا اشنا بشید
+رفتیم سمت اتاق پسرا خیلی استرس داشتم منیجر در زد ورفت تو
@سلام پسرا یه گیریمور ویه طراح لباس جدید دارید خانم ژانگ لطفا خدتون رو معرفی کنید
+سلام من ژانگ ات هستم از دیدنتون خوشحالم
کوک:وایی من فکر نمیکردم یه همچین گیریمور خوشکلی پیدا بشه برامون وایییییی
لپات از خجالت قرمز شد
_داشتم با پسرا حرف میزدم که منیجر اومد تو وگفت یه طراح لباس جدید ویه گیریمور جدید داریم وقتی دیدمش کل خاطراتم باهاش از جلوم رد شد نمیدونم چرا ولی بد جوری دلم براش تنگ شده بود بزرگ تر شده بود خوشکل تر شده بود وقتی کوک اینو گفت خیلی عصبی شدم
تهیونگ : اره واقعا خیلی خوشکلی
+مرسی
۵۱.۴k
۱۸ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.