عروسک من p4
_خوابید هوفف...
_بعد چند مین ا/ت رو بردم اتاق و لباساش رو پوشوندم و کنارش خوابیدم
+با نور خورشید بیدار شدم دیشب چیشده بود...هیچی یادم نمیاد برگشتم و با صورت ارباب مواجه شدم کم مونده بود جیغ بزنم آروم بلند شدم دیدم ساعت هفته اجوما جرم میده رفتم پایین
+سلام
اجوما:کجا بودی دختره ی نکبت
+ببخشید
اجوما:بدو برو سرکارت امروزم مهمون داریم
+مهمون
اجوما:اره الان میری حیاط رو تمیز میکنی بعد میای راه پله هارو پاک میکنی
+چشم
+هوف رو مخ داشتم حیاط رو تمیز میکردم که صدای داد اومد چه خبره از دور دیدم ارباب داره با یه دختره بحث میکنه و بعد رفتن بالا....اصن به منچه
حیاط رو تمیز کردم و رفتم سراغ پله ها از بالا داشتم تمیز میکردم که.......
*مکالمه جونگ کوک و اکسش جینا*
جینا:جونگ کوک من هنوز دوست دارم
_چند بار بگم من حالم ازت بهم میخوره برو گمشو من یه نفر دیگه رو دوست دارم
جینا:منو از اتاق پرت کرد بیرون دیدم یه دختره داره پله هارو تمیز میکنه خیلی خوشگل بود فکر کنم جونگ کوک اینو دوست داره از موقعیت استفاده کردم و هولش دادم.....
+ایییی دستممم ایییییی
_اینجا چه خبره
اجوما:دستت چیشده
+نمیدونم ایییی
_تهیونگ*داد*
×چیشده کوک
_بیا اینجا
×دستتو بده من ببینم
《《از زبان جونگ کوک》》
_تهیونگ با استعداد ترین دکتر باند بود قطعاا میتونست یه شکستگی رو خوب کنه
×ضربه بدی به دستش خورده من الان بانداژ میارم دستتو میبندم
+باشه
_چیشد
+داشتم پله هارو مرتب میکردم که نمیدونم کی هولم داد ایی دستم
_اشکال نداره تهیونگ درستش میکنه
×کوک برو بیرون
_بله؟
×گفتم برو بیرون
_هوفففف.....باشه زودتر کارتو تموم کن
+ارباب کیم
×باهام راحت باش بهم بگو تهیونگ
+تهیونگ شی این دختره کی بود
×اکس اربابت بود
+فکر کنن اون منو هول داد
×از کجا میدونی
+تنها کسی که بالای پله ها بود اون بود
×اشکال نداره چندتا قرص میزارم برات پشتت زمان مشخص داره باید بخوری
+باشه
×افرین منم دیگه میرم بای
×بای
............
.
.
#نامجون #جین #یونگی #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگ_کوک
#فیک #بی_تی_اس #سناریو
_بعد چند مین ا/ت رو بردم اتاق و لباساش رو پوشوندم و کنارش خوابیدم
+با نور خورشید بیدار شدم دیشب چیشده بود...هیچی یادم نمیاد برگشتم و با صورت ارباب مواجه شدم کم مونده بود جیغ بزنم آروم بلند شدم دیدم ساعت هفته اجوما جرم میده رفتم پایین
+سلام
اجوما:کجا بودی دختره ی نکبت
+ببخشید
اجوما:بدو برو سرکارت امروزم مهمون داریم
+مهمون
اجوما:اره الان میری حیاط رو تمیز میکنی بعد میای راه پله هارو پاک میکنی
+چشم
+هوف رو مخ داشتم حیاط رو تمیز میکردم که صدای داد اومد چه خبره از دور دیدم ارباب داره با یه دختره بحث میکنه و بعد رفتن بالا....اصن به منچه
حیاط رو تمیز کردم و رفتم سراغ پله ها از بالا داشتم تمیز میکردم که.......
*مکالمه جونگ کوک و اکسش جینا*
جینا:جونگ کوک من هنوز دوست دارم
_چند بار بگم من حالم ازت بهم میخوره برو گمشو من یه نفر دیگه رو دوست دارم
جینا:منو از اتاق پرت کرد بیرون دیدم یه دختره داره پله هارو تمیز میکنه خیلی خوشگل بود فکر کنم جونگ کوک اینو دوست داره از موقعیت استفاده کردم و هولش دادم.....
+ایییی دستممم ایییییی
_اینجا چه خبره
اجوما:دستت چیشده
+نمیدونم ایییی
_تهیونگ*داد*
×چیشده کوک
_بیا اینجا
×دستتو بده من ببینم
《《از زبان جونگ کوک》》
_تهیونگ با استعداد ترین دکتر باند بود قطعاا میتونست یه شکستگی رو خوب کنه
×ضربه بدی به دستش خورده من الان بانداژ میارم دستتو میبندم
+باشه
_چیشد
+داشتم پله هارو مرتب میکردم که نمیدونم کی هولم داد ایی دستم
_اشکال نداره تهیونگ درستش میکنه
×کوک برو بیرون
_بله؟
×گفتم برو بیرون
_هوفففف.....باشه زودتر کارتو تموم کن
+ارباب کیم
×باهام راحت باش بهم بگو تهیونگ
+تهیونگ شی این دختره کی بود
×اکس اربابت بود
+فکر کنن اون منو هول داد
×از کجا میدونی
+تنها کسی که بالای پله ها بود اون بود
×اشکال نداره چندتا قرص میزارم برات پشتت زمان مشخص داره باید بخوری
+باشه
×افرین منم دیگه میرم بای
×بای
............
.
.
#نامجون #جین #یونگی #هوسوک #جیمین #تهیونگ #جونگ_کوک
#فیک #بی_تی_اس #سناریو
۹.۵k
۰۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.