سناریو
وقتی برادر بزرگترتن و یه چیزی رو کشمکش میکنین و اونا اونو ول میکنن محکم میخوری زمین و گریه میکنی
جین: هی هی هی..خوبی؟ ( نگران) ببخشید
نامجون: ببخشید..ببخشید خوبی؟
جیهوپ: ا/تتت خوبیی؟.. نترس چیزیت نیست ( نگران)
شوگا:آرومم الان مامان میفهمه معذرت میخوام عشقم
جیمین: ا/ت خوبی؟.. چیزیت که نشد؟
ته: نترس حالت خوبه..ناز کردن*
کوک:قبل از اینکه بیوفتی میگیرتت ولی ضربه میخوری* گرفتمتتت ( خنده) بغلت ونازت میکنه*
جین: هی هی هی..خوبی؟ ( نگران) ببخشید
نامجون: ببخشید..ببخشید خوبی؟
جیهوپ: ا/تتت خوبیی؟.. نترس چیزیت نیست ( نگران)
شوگا:آرومم الان مامان میفهمه معذرت میخوام عشقم
جیمین: ا/ت خوبی؟.. چیزیت که نشد؟
ته: نترس حالت خوبه..ناز کردن*
کوک:قبل از اینکه بیوفتی میگیرتت ولی ضربه میخوری* گرفتمتتت ( خنده) بغلت ونازت میکنه*
۲۰.۱k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.