سناریو
وقتی همزمان عاشقت میشن
پارت 46
ا. ت: امشب شام اینجا بمونید و به آقای لی هم بگید بیاید
خ. لی: نه بیشتر از این مزاحمتون نمی شم
تهیونگ: مزاحم چیه بمونید
خ. لی :باشه.من برم همسرمو صدا کنم
ا. ت: باشه
خ.. لی رفتم تا همسرشو صدا کنه رفتم جلو سریع لبای ا. ت بوسیدم
تهیونگ:تو چقدر مهربونی آخه
ا. ت: من کاری نکردم که
خانم لی با همسرشون اومدن
ا. ت و تهیونگ: سلام
آقای. لی : سلام، خوبید؟
ا. ت و تهیونگ: مرسی شما چطوریید؟
پرش زمانی به ساعت 11 شب
ویوا. ت: تا الان خانم لی و همسرشون اینجا بودن و الان رفتن خونشون
تهیونگ: اینا بچه هم دارن؟
ا. ت: آره یه دختر ویه پسر، پسرش سال پیش بر اثر کرونا فوت شد
دخترشم ماهی یه هفته میاد اینجا
تهیونگ: برای همین پس میگفت خوش بحال مادرت
ا. ت: نگفت برای چی ؟
تهیونگ: که همچینین عروسی قراری داشته باشه
ا. ت:😁 خانم. لی آدم بامحبت هستش
تهیونگ: از اون بامحبت تر میدونی کیه
ا. ت: کیه
تهیونگ: تو
تهیونگ اومد جلو صورتم بوس کرد
ا. ت: ماه امشب خیلی قشنگه میدونی کی ازش قشنگ تر ه
تهیونگ: کی
ا. ت: من
تهیونگ: فکر کنم تو خواهر شوگا هستی
ا. ت: نه شوگا برادر منه
تهیونگ : باز شب شد داری چی میگی؟
ا. ت؛: فیلم بزارم
تهیونگ: بزار ، اگه وسط بخوابی من میدونم باتو
ا. ت: باشه
فیلم گذاشتم
وسط فیلم تهیونگ خوابش برد
چقدر کیوته
خرس عسلی من
تلویزیون خاموش کردم
کولش کردم بردمش تو اتاق بغلش کردم خوابیدم
پارت 46
ا. ت: امشب شام اینجا بمونید و به آقای لی هم بگید بیاید
خ. لی: نه بیشتر از این مزاحمتون نمی شم
تهیونگ: مزاحم چیه بمونید
خ. لی :باشه.من برم همسرمو صدا کنم
ا. ت: باشه
خ.. لی رفتم تا همسرشو صدا کنه رفتم جلو سریع لبای ا. ت بوسیدم
تهیونگ:تو چقدر مهربونی آخه
ا. ت: من کاری نکردم که
خانم لی با همسرشون اومدن
ا. ت و تهیونگ: سلام
آقای. لی : سلام، خوبید؟
ا. ت و تهیونگ: مرسی شما چطوریید؟
پرش زمانی به ساعت 11 شب
ویوا. ت: تا الان خانم لی و همسرشون اینجا بودن و الان رفتن خونشون
تهیونگ: اینا بچه هم دارن؟
ا. ت: آره یه دختر ویه پسر، پسرش سال پیش بر اثر کرونا فوت شد
دخترشم ماهی یه هفته میاد اینجا
تهیونگ: برای همین پس میگفت خوش بحال مادرت
ا. ت: نگفت برای چی ؟
تهیونگ: که همچینین عروسی قراری داشته باشه
ا. ت:😁 خانم. لی آدم بامحبت هستش
تهیونگ: از اون بامحبت تر میدونی کیه
ا. ت: کیه
تهیونگ: تو
تهیونگ اومد جلو صورتم بوس کرد
ا. ت: ماه امشب خیلی قشنگه میدونی کی ازش قشنگ تر ه
تهیونگ: کی
ا. ت: من
تهیونگ: فکر کنم تو خواهر شوگا هستی
ا. ت: نه شوگا برادر منه
تهیونگ : باز شب شد داری چی میگی؟
ا. ت؛: فیلم بزارم
تهیونگ: بزار ، اگه وسط بخوابی من میدونم باتو
ا. ت: باشه
فیلم گذاشتم
وسط فیلم تهیونگ خوابش برد
چقدر کیوته
خرس عسلی من
تلویزیون خاموش کردم
کولش کردم بردمش تو اتاق بغلش کردم خوابیدم
۶.۶k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.