وقتی بردیشون عروسی ایرانیا(به عنوان عضو هشتم)
بدو بدو!
جونگکوک داشت روی میزان دنبال شیرموز میگشت و از اونجایی که عروسی مختلط بود داخل یه میز نشسته بودین، شوگا داخل اون همه سر و صدا کیف تورو گذاشته بود زیر سرش و داشت خروپف میکرد، تازه تور آگوست دی شوگا تموم شده بود و خسته بود، جین با کله کچل اومد وسط مجلس و با برداشتن میکروفون اورکس فاتحه ی خودت و آبروت رو خوندی.
_اهم اهم، هی ا.ت چرا این مثل میکروفون سبزه ی من هندسام نیس؟(با تعجب به میکروفون خیره میشه)
نامجون داشت با پدرت صحبت میکرد.
.
پدر.ت: ا.ت درسش خوبه!
نامجون: نه نه مستر اون انگلیسی ایش اصلا خوب نیست!
پدر.ت: پس چرا همه ی نمره خاش اینجا بیست بود.
نامجون: چون اون موقع من معلمش نبودم!
.
بلند شدی و رفتی از جین میکروفون رو گرفتی و از همه معذرت خواهی کردی، با اومدن عروس و داماد همه گفتن: لی لی لی لی! بعد یه دفعه دیدی صدای لی لی بلندی از انتهای تالار داره میاد که با جیمین مواجه شدی که رفته روی میز وایستادن و داره با تمام توان لی لی میکنه البته برعکس بود: لا لا لا لا لا لا !
_جیمین!
+زهرمار!
با صدای کنارت با تهیونگ مواجه شدی که یه عینک دودی زده و فاز برش داشته، با کوبیدن نشان و یه دعوای حسابی با تهیونگ این بخش رو خاتمه دادی.
جی هوپ مظلوم نشسته بود، تا اینکه گفتن: اون پسره شبیه احمقاس، به نظرت می تونه رپ کنه؟
جی هوپ میکروفون رو گرفت و با تمام سرعت رد کرد، همه پشماشون ریخته بود، با اومدن دوست صمیمیت ا.د، نگاهت رو از جی هوپ گرفتی و به اون دادی، خودش رو شبیه عنتر ها کرده بود.
_شبیه عنتر ها کردیییییی!
+گگگکککککککک(رفیقت بهت فا...ک نشون داد)
رفتی دیدی جونگکوک روی میز خوابش برده اینقدر آبمیوه خورده، با گفتن کلمه ی : اون آبمیوه ها اثر نکرد جر خوردی.
جونگکوک فکر میکرد اونا الکل هستن، بعد با خنده ی تو تلخ خنده ای از روی بدبختی کرد.
رفتین ۹ نفری(رفیقت) نشستین روی صندلی های دور میز که عروس داماد خواستن برقصن که، جیمین و جونگکوک بلند شدن و رقص معروف بلک سوان رو رفتن و عروس و داماد وایستادن عقب...
_خپب رفتیم!(دو نفری و با خنده)
+زهر مار.
_ته ته اینو می بهت یاد داده؟!(ا.ت)
+آمممم اون!
تهیونگ به چندتا بچه اشاره کرد...
.
_آخجون شاباششششش(جین)
جین پرید وسط کساییی داشتن می رقصیدن و شاباش می ریختن، با یه عینک دودی برگشت و یه عالمه پول دستش بود.
_دلار دلار دلار!(جین با فاز)
+احمق ریال ریال ریالَ.(ا.ت)
_عه ریالَ؟(جین)
+آره بابا ریالَ(ا.ت)
بعد خوابت برد وقتی بلند شدی دیدی همه دارن میرن، با کل اعضا بلند شدید رفتید حیاط همه داشتن می رقصیدن شما هم آهنگ ران بی تی اس رو پلی کردید و .....پایان
برید بخوابیددددددد، فردا باید بلند شید درس بخونیدددد
جونگکوک داشت روی میزان دنبال شیرموز میگشت و از اونجایی که عروسی مختلط بود داخل یه میز نشسته بودین، شوگا داخل اون همه سر و صدا کیف تورو گذاشته بود زیر سرش و داشت خروپف میکرد، تازه تور آگوست دی شوگا تموم شده بود و خسته بود، جین با کله کچل اومد وسط مجلس و با برداشتن میکروفون اورکس فاتحه ی خودت و آبروت رو خوندی.
_اهم اهم، هی ا.ت چرا این مثل میکروفون سبزه ی من هندسام نیس؟(با تعجب به میکروفون خیره میشه)
نامجون داشت با پدرت صحبت میکرد.
.
پدر.ت: ا.ت درسش خوبه!
نامجون: نه نه مستر اون انگلیسی ایش اصلا خوب نیست!
پدر.ت: پس چرا همه ی نمره خاش اینجا بیست بود.
نامجون: چون اون موقع من معلمش نبودم!
.
بلند شدی و رفتی از جین میکروفون رو گرفتی و از همه معذرت خواهی کردی، با اومدن عروس و داماد همه گفتن: لی لی لی لی! بعد یه دفعه دیدی صدای لی لی بلندی از انتهای تالار داره میاد که با جیمین مواجه شدی که رفته روی میز وایستادن و داره با تمام توان لی لی میکنه البته برعکس بود: لا لا لا لا لا لا !
_جیمین!
+زهرمار!
با صدای کنارت با تهیونگ مواجه شدی که یه عینک دودی زده و فاز برش داشته، با کوبیدن نشان و یه دعوای حسابی با تهیونگ این بخش رو خاتمه دادی.
جی هوپ مظلوم نشسته بود، تا اینکه گفتن: اون پسره شبیه احمقاس، به نظرت می تونه رپ کنه؟
جی هوپ میکروفون رو گرفت و با تمام سرعت رد کرد، همه پشماشون ریخته بود، با اومدن دوست صمیمیت ا.د، نگاهت رو از جی هوپ گرفتی و به اون دادی، خودش رو شبیه عنتر ها کرده بود.
_شبیه عنتر ها کردیییییی!
+گگگکککککککک(رفیقت بهت فا...ک نشون داد)
رفتی دیدی جونگکوک روی میز خوابش برده اینقدر آبمیوه خورده، با گفتن کلمه ی : اون آبمیوه ها اثر نکرد جر خوردی.
جونگکوک فکر میکرد اونا الکل هستن، بعد با خنده ی تو تلخ خنده ای از روی بدبختی کرد.
رفتین ۹ نفری(رفیقت) نشستین روی صندلی های دور میز که عروس داماد خواستن برقصن که، جیمین و جونگکوک بلند شدن و رقص معروف بلک سوان رو رفتن و عروس و داماد وایستادن عقب...
_خپب رفتیم!(دو نفری و با خنده)
+زهر مار.
_ته ته اینو می بهت یاد داده؟!(ا.ت)
+آمممم اون!
تهیونگ به چندتا بچه اشاره کرد...
.
_آخجون شاباششششش(جین)
جین پرید وسط کساییی داشتن می رقصیدن و شاباش می ریختن، با یه عینک دودی برگشت و یه عالمه پول دستش بود.
_دلار دلار دلار!(جین با فاز)
+احمق ریال ریال ریالَ.(ا.ت)
_عه ریالَ؟(جین)
+آره بابا ریالَ(ا.ت)
بعد خوابت برد وقتی بلند شدی دیدی همه دارن میرن، با کل اعضا بلند شدید رفتید حیاط همه داشتن می رقصیدن شما هم آهنگ ران بی تی اس رو پلی کردید و .....پایان
برید بخوابیددددددد، فردا باید بلند شید درس بخونیدددد
۸.۵k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.