دستور بده شـــاعــر چشمان تو بــــاشم
دستور بده شـــاعــر چشمان تو بــــاشم
مجبور که نه ...گوش به فرمان تو باشم
بـوسیدن تو جرم شد و فکر قـصـــاصم
محکوم شدم "نجمه ی" زندان تو باشم
جانم شدی و عشق شود مسئله ی ما
عید ست اگر مست به قربان تو باشم
خورشید منی بر همه عمرم تو بـتــابی
ای کاش که من شمع شبستان تو باشم
بـیـمار شدم زود بیا تا که نـمـیـرم
یا مرگ ویا در پی درمان تو باشم
دردت بکشم تا که غمی در تو نبینم
با برگ وفا چتر به باران تـو بــاشــم
ایــام بـــه کـــام دل تــو شــاد نـــوازد
من رقص کنان شعر و غزلخوان تو باشم
روزی برســد وع..ده ی فال تو بگیــرم
آنروز دَهَم سر که به دامان تو باشم...
مجبور که نه ...گوش به فرمان تو باشم
بـوسیدن تو جرم شد و فکر قـصـــاصم
محکوم شدم "نجمه ی" زندان تو باشم
جانم شدی و عشق شود مسئله ی ما
عید ست اگر مست به قربان تو باشم
خورشید منی بر همه عمرم تو بـتــابی
ای کاش که من شمع شبستان تو باشم
بـیـمار شدم زود بیا تا که نـمـیـرم
یا مرگ ویا در پی درمان تو باشم
دردت بکشم تا که غمی در تو نبینم
با برگ وفا چتر به باران تـو بــاشــم
ایــام بـــه کـــام دل تــو شــاد نـــوازد
من رقص کنان شعر و غزلخوان تو باشم
روزی برســد وع..ده ی فال تو بگیــرم
آنروز دَهَم سر که به دامان تو باشم...
۸۸۷
۲۱ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.