پارت ۱۲
"ساعت ۶"
ا.ت وارد کافه شد
هیشکی نبود که
خالی بود کافه
یهو یکی از پشت چشماشو گرفت
-کیهههه(جیغ)
بچه ها : تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک
برف شادی ریختن و کیک رو آوردن جلو و گفتن فوتش کن
ا.ت هم فوت کرد و آرزو کرد
همه دست زدن
-برام کادو نگرفتید بی معرفتا
میرا : چرا کادوهم گرفتیم
نوبتی کادو هارو باز کردن که نوبت به کادو کوک رسید
-اوووو شما هم برام گرفتید ؟
×بله پس چی
-بزار ببینم چیه
واییی چه خوبه
عطر برند شَنِل هست اومم چقدرم تلخههه
وایی این همونی که دوست داشتم
(خنده همراه ذوق)
کوک ویو
چقدر ذوق کرده بود
چقدر خنده هاش قشنگه
آه چی دارم میگم
. . .
"۶ماه بعد"
ا.ت ویو
مدرسه ها تموم شد و امروز روز آخر مدرسه بود
و دیگه باید بریم دانشگاه چقدر زود گذشت
چه خاطره هایی داشتیم
مدرسه به افتخار ماها یعنی سال آخری ها ی جشن میخواد بگیره و گفته امروز میتونید آرایش کنید و لباس خوشگل بپوشید
آه یادم رفت یکم از اتفاقات اخیر بگم
من و کوک میونمون خوب شده و دیگه دعوا نمیکنیم و هنوز باور نمیکنم😂
سویون و تهیونگ هم باهم قرار میزارن و
دیگه همین انتظار چی رو داشتین ؟؟
ساعت چنده ؟ ۲ هست خب ۳ ونیم باید اونجا باشم
ی دوش نیم ساعته گرفتم و اومدم بیرون ی لباس مشکی ساده پوشیدم و موهامو حالت دادم و باز گزاشتم و ی آرایش ملایم کردم ی کفش پاشنه بلند مات مشکی هم پوشیدم و رفتم طبقه پایین
- مامان من دارم میرم
مامان ا.ت : خوش بگذره حسابی از مدرسه ات خدافظی کن 😂
-باشه حتما 😅
بادیگارد در عمارت رو باز کرد و رفتم تو حیاط و در ماشین رو برام باز کردن
نشستم و حرکت کردیم
هنوز ی ربع وقت بود
"مدرسه سالن اجتماعات "
"جشن"
-سلام بچه ها
بچه ها : اووو ببین کی اینجاس ا.ت خانم
به به چه خوشگل شده 😅
×سلام بچهها دیر که نکردم
-سلام کوک نه دیر نکردی منم تازه اومدم
×اووو چه جذاب شدی
-همچنین
بچه ها : بسه دیگه حالمون بد شد
"موقع رقص "
-هیچوقت فکرشو نمیکردم ی روزی تو مدرسه با پارتنر برقصم
البته من که پارتنر ندارم
سینگل به گور فور اور😅
×از کجا میدونی؟
-جاننن؟
×افتخار میدی ؟
-بله مستر جئون
آرام آرام با ریتم اهنگ رقصیدیم
چه حس خوبی بین اون دو بود
ی حس جدید و خاص
"شب "
. . .
ا.ت وارد کافه شد
هیشکی نبود که
خالی بود کافه
یهو یکی از پشت چشماشو گرفت
-کیهههه(جیغ)
بچه ها : تولد تولد تولدت مبارک مبارک مبارک تولدت مبارک
برف شادی ریختن و کیک رو آوردن جلو و گفتن فوتش کن
ا.ت هم فوت کرد و آرزو کرد
همه دست زدن
-برام کادو نگرفتید بی معرفتا
میرا : چرا کادوهم گرفتیم
نوبتی کادو هارو باز کردن که نوبت به کادو کوک رسید
-اوووو شما هم برام گرفتید ؟
×بله پس چی
-بزار ببینم چیه
واییی چه خوبه
عطر برند شَنِل هست اومم چقدرم تلخههه
وایی این همونی که دوست داشتم
(خنده همراه ذوق)
کوک ویو
چقدر ذوق کرده بود
چقدر خنده هاش قشنگه
آه چی دارم میگم
. . .
"۶ماه بعد"
ا.ت ویو
مدرسه ها تموم شد و امروز روز آخر مدرسه بود
و دیگه باید بریم دانشگاه چقدر زود گذشت
چه خاطره هایی داشتیم
مدرسه به افتخار ماها یعنی سال آخری ها ی جشن میخواد بگیره و گفته امروز میتونید آرایش کنید و لباس خوشگل بپوشید
آه یادم رفت یکم از اتفاقات اخیر بگم
من و کوک میونمون خوب شده و دیگه دعوا نمیکنیم و هنوز باور نمیکنم😂
سویون و تهیونگ هم باهم قرار میزارن و
دیگه همین انتظار چی رو داشتین ؟؟
ساعت چنده ؟ ۲ هست خب ۳ ونیم باید اونجا باشم
ی دوش نیم ساعته گرفتم و اومدم بیرون ی لباس مشکی ساده پوشیدم و موهامو حالت دادم و باز گزاشتم و ی آرایش ملایم کردم ی کفش پاشنه بلند مات مشکی هم پوشیدم و رفتم طبقه پایین
- مامان من دارم میرم
مامان ا.ت : خوش بگذره حسابی از مدرسه ات خدافظی کن 😂
-باشه حتما 😅
بادیگارد در عمارت رو باز کرد و رفتم تو حیاط و در ماشین رو برام باز کردن
نشستم و حرکت کردیم
هنوز ی ربع وقت بود
"مدرسه سالن اجتماعات "
"جشن"
-سلام بچه ها
بچه ها : اووو ببین کی اینجاس ا.ت خانم
به به چه خوشگل شده 😅
×سلام بچهها دیر که نکردم
-سلام کوک نه دیر نکردی منم تازه اومدم
×اووو چه جذاب شدی
-همچنین
بچه ها : بسه دیگه حالمون بد شد
"موقع رقص "
-هیچوقت فکرشو نمیکردم ی روزی تو مدرسه با پارتنر برقصم
البته من که پارتنر ندارم
سینگل به گور فور اور😅
×از کجا میدونی؟
-جاننن؟
×افتخار میدی ؟
-بله مستر جئون
آرام آرام با ریتم اهنگ رقصیدیم
چه حس خوبی بین اون دو بود
ی حس جدید و خاص
"شب "
. . .
۳.۴k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.