پارت ۸(ربات فعاله گزارش کنی با ۳۰ اک گزارش میکنم)
بورام: دوست دختر داری؟
جیمین: اره
بورام: کجاس؟ میشه باهاش آشنا شم؟؟
جیمین: اممم صب کن چیزه ، اینه
بورام: این؟ خنده*
جیمین: اره
بورام: این که دوستمه
جیمین: عه؟(خنده ضایع)
بورام: اوم
جیمین: ببخشید شوخی میکردم
لینا: هی اسمت چیه؟
جیمین: من؟
لینا: اره
جیمین: جیمین تو چی؟
لینا: لینا ، اسمت خیلی قشنگه
جیمین: ممنون
لینا: تنهایی اومدی؟
جیمین: اره
لینا: بیا با ما دوتا
بورام: لیناااا
لینا: بلههههه
بورام: هوففففف
جیمین
رفتیم بستنی گرفتیم داشتم میخوردم بستنیم افتاد بورام خواس بهم بستنیشو بده نبردم لینا برام یکی دیگ گرف سوار ترن هوایی شدیم با بورام نشسته بودم ترسیده بود دستشو گرفتم
بورام: توئم میترسی؟
جیمین: نه کوچولو
بورام: چی؟ کوچولو؟
جیمین: اره کوچولویی
جیمین: اره
بورام: کجاس؟ میشه باهاش آشنا شم؟؟
جیمین: اممم صب کن چیزه ، اینه
بورام: این؟ خنده*
جیمین: اره
بورام: این که دوستمه
جیمین: عه؟(خنده ضایع)
بورام: اوم
جیمین: ببخشید شوخی میکردم
لینا: هی اسمت چیه؟
جیمین: من؟
لینا: اره
جیمین: جیمین تو چی؟
لینا: لینا ، اسمت خیلی قشنگه
جیمین: ممنون
لینا: تنهایی اومدی؟
جیمین: اره
لینا: بیا با ما دوتا
بورام: لیناااا
لینا: بلههههه
بورام: هوففففف
جیمین
رفتیم بستنی گرفتیم داشتم میخوردم بستنیم افتاد بورام خواس بهم بستنیشو بده نبردم لینا برام یکی دیگ گرف سوار ترن هوایی شدیم با بورام نشسته بودم ترسیده بود دستشو گرفتم
بورام: توئم میترسی؟
جیمین: نه کوچولو
بورام: چی؟ کوچولو؟
جیمین: اره کوچولویی
۵.۰k
۰۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.