پارت°8°
ویو ات
صبح از خواب پاشدم با چهره ی کیوت کای مواجه شدم که غرق در خواب بود خیلی خوشگل بود رفتم دستشویی و کارای لازممو کردم و یه لباس پوشیدم(میزارم لباسو)بعد کای رو بلند کردم و رفتم پایین صبحونه درس کردم که یهو با صدای کای رومو برگردوندم ( علامت کای£ دوستان کای لهجه بچگونه صحبت میکن ولی خب من نمیتونم به لهجه ی اون بنویسم خودتون بفهمید دیگه😂✨)
£صبح بخیر مامان
+صبح بخیر مامانی بیا صبحونه بخور
£باشه
با کای صبحونه و خوردیم بعد کای رو اماده کردم و رفتم خونه هانا زنگ در رو زدم و مثل همیشه کای رو بهش دادم و بعد رفتم سر کار
ویو کوک
توی این مدت نتونستم ات رو پیدا کنم به رفیقم جین گفته بودم برام پیداش کنه اما اون هر دفعه که میومد خبر بده میگفت هیچ اثری ازش نیس اما من پیداش میکنم یه حسی هم توی درونم داشتم که میگفت ات هنوز توی این کشوره و هیچ جا نرفته ولی خب چیکار کنم نمیتونم پیداش کنم
ویو ات
رفتم سرکار و به رئیسم سلام کردم
(نکته:رئیس ات از ات خوشش میاد و خب دوست داره باهاش رابطه داشته باشه اما ات از هیچی خبر نداره و هیچ حسی هم بهش نداره علامت رئیس=)
=صبح بخیر ات خوش اومدی
+مرسی رئیس
ویو ات
من درحال کار کردنم بودم(کار ات اینکه که توی کافه کار میکنه و اون بخش ظرف شستنه)و داشتم ظرف ها رو میشستم که یهو دستایی دور کمر حلقه شد سریع برگشتم که دیدم اون...
شرایط
6لایک
6کامنت
••••••|••••••
صبح از خواب پاشدم با چهره ی کیوت کای مواجه شدم که غرق در خواب بود خیلی خوشگل بود رفتم دستشویی و کارای لازممو کردم و یه لباس پوشیدم(میزارم لباسو)بعد کای رو بلند کردم و رفتم پایین صبحونه درس کردم که یهو با صدای کای رومو برگردوندم ( علامت کای£ دوستان کای لهجه بچگونه صحبت میکن ولی خب من نمیتونم به لهجه ی اون بنویسم خودتون بفهمید دیگه😂✨)
£صبح بخیر مامان
+صبح بخیر مامانی بیا صبحونه بخور
£باشه
با کای صبحونه و خوردیم بعد کای رو اماده کردم و رفتم خونه هانا زنگ در رو زدم و مثل همیشه کای رو بهش دادم و بعد رفتم سر کار
ویو کوک
توی این مدت نتونستم ات رو پیدا کنم به رفیقم جین گفته بودم برام پیداش کنه اما اون هر دفعه که میومد خبر بده میگفت هیچ اثری ازش نیس اما من پیداش میکنم یه حسی هم توی درونم داشتم که میگفت ات هنوز توی این کشوره و هیچ جا نرفته ولی خب چیکار کنم نمیتونم پیداش کنم
ویو ات
رفتم سرکار و به رئیسم سلام کردم
(نکته:رئیس ات از ات خوشش میاد و خب دوست داره باهاش رابطه داشته باشه اما ات از هیچی خبر نداره و هیچ حسی هم بهش نداره علامت رئیس=)
=صبح بخیر ات خوش اومدی
+مرسی رئیس
ویو ات
من درحال کار کردنم بودم(کار ات اینکه که توی کافه کار میکنه و اون بخش ظرف شستنه)و داشتم ظرف ها رو میشستم که یهو دستایی دور کمر حلقه شد سریع برگشتم که دیدم اون...
شرایط
6لایک
6کامنت
••••••|••••••
۱۸.۱k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.