p40
_...ا...ات...چیشد؟...
+ن...نمیدونم...دارم بد تر میشم...(گریه)
_الوو....کیم..برو دنبال دکتر جانگ...هرچه سریع تر...زود باش!...
و تلفنو قطع کرد....
_...دستات سردن...نگران نباش..الان دکتر میاد..
موهامو داد پشت گوشم و منم از درد فقط چشمامو بسته بودم....
خودشم اومد روی تخت و دستشو گذاشت روی پیشونیم... موهامو ناز میکرد....
_یه کم دیگه تحمل کن باشه؟...میخوای بریم حموم آب گرم؟..منم کمکت میکنم...
+نمیتوننمم...
۵ دقیقه بعد..
*الان خانمتون دوره پریودشون رو میگذرونن درسته؟..
_بله...
*آخرین رابطه ی جنسیتون؟
_....راستش...نداشتیم تا الان!
گوشیشو از توی گوشش برداشت و شروع به حرف زدن کرد..
*خب..چیز خاصی نیست...ولی مثل اینکه خانمتون خیلی ورجه وورجه میکنن درست میگم؟..
+ن...نمیدونم...دارم بد تر میشم...(گریه)
_الوو....کیم..برو دنبال دکتر جانگ...هرچه سریع تر...زود باش!...
و تلفنو قطع کرد....
_...دستات سردن...نگران نباش..الان دکتر میاد..
موهامو داد پشت گوشم و منم از درد فقط چشمامو بسته بودم....
خودشم اومد روی تخت و دستشو گذاشت روی پیشونیم... موهامو ناز میکرد....
_یه کم دیگه تحمل کن باشه؟...میخوای بریم حموم آب گرم؟..منم کمکت میکنم...
+نمیتوننمم...
۵ دقیقه بعد..
*الان خانمتون دوره پریودشون رو میگذرونن درسته؟..
_بله...
*آخرین رابطه ی جنسیتون؟
_....راستش...نداشتیم تا الان!
گوشیشو از توی گوشش برداشت و شروع به حرف زدن کرد..
*خب..چیز خاصی نیست...ولی مثل اینکه خانمتون خیلی ورجه وورجه میکنن درست میگم؟..
۲۰.۴k
۱۴ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.