✧♬♪پـارتـــ50ـــــٌ♪♬✧
شب
ویو هلن
بعد کلی کار توی کمپانی رفتم تو اتاق که دیدم کوک داره با گوشی کار میکنه
هلن: چی کار میکنی؟(در حال لباس عوض کردن)
کوک: به تو چه
هلن: چته؟(رفت کنار تخت)
کوک: ولی کن حوصله ندارم(همه حرف هاش خیلی سرده)
هلن: بخاطر هوپی؟(موهاش رو ناز میکنه)
کوک: نکن حوصله ندارم(دستشو پس زد)
هلن: باهام قهر نباش(موهاش رو ناز کرد)
کوک: میگم نکن (پسش زد)
هلن: یعنی دیگه دوسم نداری؟(سرش رو روی شکم کوک گذاشت)
کوک: پاشو
هلن: نمیشم
کوک: میگم پاش...(هلن بوسیدش) چرا این کار رو کردی؟
هلن: چون من فقط عاشق توعم
ویو کوک
گرفتم کوبوندمش
به تخت و شروع کردم به خوردن
لباش اونم همراهی میکرد دیونه شده بودم کارم دست خودم نبود لمسش میکردم، بعد سرمو
کردم تو گردنش و شروع کردم به مارک کاری
اونم دم گوشم برام ناله میکرد که یه لرز
از لذت به بدنم افتاد
کوک: چرا اینقدر تو سکسی شدی؟(بم)
هلن: برای تو سکسی شدم(خمار)
کوک: دیونم نکن بیب دستتو بردار(بم)
(یادم رفت بگم هلن دستش روی دیک کوک بود)
هلن: میخوام دیونت کنم ددی
کوک: اهههه نکن دختر....(بم)
هلن: من کوتاه نمیام
(بعد بوس و لمس و این چیزا)
ویو کوک
بعد دو کار هایی که کرد محکم گرفتمش
تو بغلم و خوابیدیم...
ویو هلن
بعد کلی کار توی کمپانی رفتم تو اتاق که دیدم کوک داره با گوشی کار میکنه
هلن: چی کار میکنی؟(در حال لباس عوض کردن)
کوک: به تو چه
هلن: چته؟(رفت کنار تخت)
کوک: ولی کن حوصله ندارم(همه حرف هاش خیلی سرده)
هلن: بخاطر هوپی؟(موهاش رو ناز میکنه)
کوک: نکن حوصله ندارم(دستشو پس زد)
هلن: باهام قهر نباش(موهاش رو ناز کرد)
کوک: میگم نکن (پسش زد)
هلن: یعنی دیگه دوسم نداری؟(سرش رو روی شکم کوک گذاشت)
کوک: پاشو
هلن: نمیشم
کوک: میگم پاش...(هلن بوسیدش) چرا این کار رو کردی؟
هلن: چون من فقط عاشق توعم
ویو کوک
گرفتم کوبوندمش
به تخت و شروع کردم به خوردن
لباش اونم همراهی میکرد دیونه شده بودم کارم دست خودم نبود لمسش میکردم، بعد سرمو
کردم تو گردنش و شروع کردم به مارک کاری
اونم دم گوشم برام ناله میکرد که یه لرز
از لذت به بدنم افتاد
کوک: چرا اینقدر تو سکسی شدی؟(بم)
هلن: برای تو سکسی شدم(خمار)
کوک: دیونم نکن بیب دستتو بردار(بم)
(یادم رفت بگم هلن دستش روی دیک کوک بود)
هلن: میخوام دیونت کنم ددی
کوک: اهههه نکن دختر....(بم)
هلن: من کوتاه نمیام
(بعد بوس و لمس و این چیزا)
ویو کوک
بعد دو کار هایی که کرد محکم گرفتمش
تو بغلم و خوابیدیم...
۸.۵k
۰۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.