پارت یک ارام و ملایم😐💕

جسیکا😐💕
_دوروتی بیا اینجا زود...
_بله خانم
_این چیه تحویل من دادی من طرح اینو دادم هاا😐
__ببخشید بهشون میگم درستش کنن😭
_اوکی مرسی برو حالا

میره تو اتاقش
تو ذهنش😐💕
هوف خسته شدم دیگه
یه مدل خیلی خفن طراحی کردم حالا درستش کنن معروف میشممم😄معروف تر از الان😃

عه لیزا عه زنگ زده😐
جیسکا : بله خره😐
لیزا : چه ادبی به به😐
جسیکا : کارت چیه بگو حوصله ندارم😐
لیزا : خب بابا... یه پسره هس خو باهاش اشنا شدم اسمش توماسه😄خیلی جذابه لعتنیی روش کراشممم😃
جسیکا : به به چشمم روشن
لیزا خانمممم سینگل به گور نشددد😐🤧
لیزا : اله لعنتی از من خوشش اومده با هم قرار گذاشتیم برا فردا😭💕
جسیکا : خب
لیزا : خب لباسممم چی بپوشممم😭💕
جسیکا : اوکی شب بیا خونه مامانم و بابام اونجا لباس دارم بهت بدم😐
لیزا : خیلی ماهیییی💕🤧
جسیکا :خر قشنگمی دیگه😂😂💔
و قطع میکنه😂🤧

پا می شه کیف و وسایلش رو بر میداره سوار ماشین میشه و میره خونه مامان و بابا😂🤧

_مامان باباااا😑
مامی : جانم جسیکا😂سلام
دد : به به جسیکا خانم این طرفااا😑😂
جسیکاااا : بابا و مامان رو بغل میکنه😑😂دلم براتون تنگ شده بوداااا🤧
با هم : ما هم همینطوررر
جسیکا : شب لیزا میاداااا🥰
مامی : اوکی
و جسیکا میره و تیوی رو روشن میکنه و اهنگ پخش میشه🤧😂

شبب🤧🥰

لیزا : سلام به همگیییی
مامی : خوش اومدی
دد : خوش اومدی
جسیکا : سلام خر مزاحم🤧😂
لیزا : مرسی از همتون به جزو جسیکا بیا بریم حالا دیگههه😑
جسیکا : خب بابا هول نزن برو بالا😐

ادامه دارد🥰🤧