PΛЯƬ26
همینطور که دیکشو میخوردم
اونم شروع به ناله های مردونه کرد
گفت:عاح....بیبی گرل تند تر ...اوم.. ادامه بدههه
تند ترش کردم بعد از توی دهنم درش اوردم و بلند شدم
حالم اصلا خوب نبود نمیدونستم چی میگم
جیمین لبمو با انگشت شستش پاک کرد و بعد لباش رو کوبید به لبم
همکاری میکردم
رفت روی گردنم و کیس مارکای وحشتناکی میزاشت
سرشو گرفتم و اوردم بالا
گفتم:اوم ددی ... نظرت چیه ادامشو بریم روی تخت ..هوم؟
باصدای خمار گفت:وقتی بقیه صدام (لبشو چسبوند جدا کرد) میکنن ددی زیاد تعصیری روم نداره ولی (دوباره کارش رو تکرار کرد)وقتی تو صدام میکنی ددی حشری تر میشم
دکمه شلوارم رو باز کرد و همراه با شرتم کشید پایین و از پام دراورد
با دستش پوصیم رو مالش داد که ناله کردم
بعد دوطرف رونمو گرفت و بلندم کرد
الان من بالا تر از اون بودم داشتم به اون صورت سکسیش نگاه میکردم
و بعد لبام رو بهش چسبوندم
زیر باسنمو گرفته بود
از لبام جدا شد و گفت:اففف عجب لبایی داری...بنظرم اتاق خواب دوره بیا بریم توی همین اتاق خودت روی تخت خوشکلت
گفتم:هرچی تو بگی ددی
پوزخند زد و بردتم سمت اتاق هنرم
گفت:بیب ...درو باز کن
دروباز کردیم و رفتیم تو انداختتم روی تخت و بعد خیمه زد روم
اروم دیک گندشو واردم کرد که جیغی زدم و گفتم:اخخ جیمین چرا اینقدر بزرگه؟اوففف
گفت:بیب چرا اینقدر تو تنگی تاحالا کسیو که اینقدر تنگ باشه نکردم
گفتم:اوفف تروخدا بزار عادت کنممم ...بعدشم مگع چند نفرو کردی .عاح
خندید و گفت:توی سکس هم غیرتی میشی؟
گفتم:اوففف..جیمین خیلی بزرگییی
با جدیت گفت:اسمم رو صدا نکن...وقتی دارم میکنمت اون ادم کیوت نیستم الان کاری میکنم که تا 1 هفته نتونی راه بری
بعد تا ته واردم کرد
جیغ زدم و گفتم:اخخ ببخشید ددی ببخشید...اووفف
گفت:دیگه دور شده بیبی گرل
توم حرکت کرد و منم به بازوهاش چنگ میزدم
همش ناله میکردم و اونم تحریک میشد
کم کم داشتم گشاد میشدم و لذت میبردم
تا اینکه پردمو زد
پوزخند زد و یه لحظه وایساد و موهامو از روی صورتم زد کنار و صورتم رو نوازش کرد و گفت:بیبی الان دیگه مال خودم شدی
چشمام پر از اشک شد
اشکام سر ازیر شد
بعد گفتم:جیمین...اخ...هق...از توم دربیار حالم بده
از توم در اورد و اومد کنارم
نشستم روی تخت و تکیه دادم به پشت تخت
گریه کردم نمیدونم دلیل اصلیش چی بود فک میکردم که بخاطر پردم بود اما بخاطر یه چیز دیگه بود(الان میفهمید😈)
جیمین با چهره نگران اومد سمتم
گفت:ا/ت خوشکلم چیشد یهو؟
با گریه نگاه کردم بهش و گفتم:توی لعنتی...توی لعنتی...چرا اون قرص رو به من دادی ها؟
گفت:خب من تحریک شده بود....
پریدم وسط حرفش و گفتم:چون تو تحریک شده بودی باید به منم میدادی که منم تحریک شم؟چرا با همون اوم کی اینکارو نکردی هااا؟
من دخترگیمو بخاطر یه پسر هرزه پرست از دست دادم من دوست داشتم با کسی رابطه داشته باشم که اونم با دختری رابطه نداشته باشه اما برای کسی دخترگیمو از دست دادم کع یه دختر بازه و این کار براش به راحتی و عادگی اب خوردنه (فریاد)
اشک توی چشماش جمع شده بود گفت:ا/ت درسته که من یه لاشیم که با چند نفر این کارو کردم اما من برای اولین بار با کسی که عاشقش بودم اینکارو کردم
با حرفی که زد تعجب کردم
اونم حس منو داشته؟
مدت تحریکیه هردومون تموم شده بود
اما من هنوز دوست داشتم ادامش بدم
جیمین در حالی که اشک میریخت گفت:درست ا/ت من عاشقتم ...خیلی وقته که عاشقتم اما بهت نگفتم ...منو ببخش ا/ت...لطفا منو ببخشش(گریه شدید)
اروم سرش رو توی بغلم گرفتم و گفتم:چرا زودتر نگفتی اخه پسره ی خر
گفت:من فقط...من فقط با اوم کی رابطه داشتم تا عشق به تورو فراموش کنم اما ...اما نمیتونستم ....من سعی داشتم تورو عاشق خودم کنم اما تلاشم بی فایده بود نه؟
گفتم:نه بی فایده نبود احمق..
بلند شد و زل زد به چشمام و گفت:یعنی چی؟
گفتم:یعنی اینکه...یعنی اینکه نبوده دیگه ...خواستم بحث رو عوض کنم و گفتم:اخخخ دلم ...اوفف
جیمین اومد و درازم داد
صورتم رو نوازش کرد و یه بوسه به لبم زد
گفت:ببخشید بیبی که اینقدر محکم انجامش دادم
گفتم:ایییی.اشکال نداره اینم یه جور ابراز محبته دیگه
خندید و اومد کنارم در اغوشم گرفت
گفت:ادامش باشه برای بعد خوش هیکل لعنتی
گفتم:یه جور میگی خوش هیکل انگار خودت نیستی همه رو با هیکلت اخر میکشی
خندید و سرمو بوسید :حتی تورو؟
گفتم:شاید..اما فک نکنم
(خندید با چاشنی پوزخند)
اینقدر اروم اروم زد به کمرم تا اینکه خوابم برد
(شب)
میدونم انتظار نداشتید اینجوری تموم شه🤧
اماشد 😂👊
اونم شروع به ناله های مردونه کرد
گفت:عاح....بیبی گرل تند تر ...اوم.. ادامه بدههه
تند ترش کردم بعد از توی دهنم درش اوردم و بلند شدم
حالم اصلا خوب نبود نمیدونستم چی میگم
جیمین لبمو با انگشت شستش پاک کرد و بعد لباش رو کوبید به لبم
همکاری میکردم
رفت روی گردنم و کیس مارکای وحشتناکی میزاشت
سرشو گرفتم و اوردم بالا
گفتم:اوم ددی ... نظرت چیه ادامشو بریم روی تخت ..هوم؟
باصدای خمار گفت:وقتی بقیه صدام (لبشو چسبوند جدا کرد) میکنن ددی زیاد تعصیری روم نداره ولی (دوباره کارش رو تکرار کرد)وقتی تو صدام میکنی ددی حشری تر میشم
دکمه شلوارم رو باز کرد و همراه با شرتم کشید پایین و از پام دراورد
با دستش پوصیم رو مالش داد که ناله کردم
بعد دوطرف رونمو گرفت و بلندم کرد
الان من بالا تر از اون بودم داشتم به اون صورت سکسیش نگاه میکردم
و بعد لبام رو بهش چسبوندم
زیر باسنمو گرفته بود
از لبام جدا شد و گفت:اففف عجب لبایی داری...بنظرم اتاق خواب دوره بیا بریم توی همین اتاق خودت روی تخت خوشکلت
گفتم:هرچی تو بگی ددی
پوزخند زد و بردتم سمت اتاق هنرم
گفت:بیب ...درو باز کن
دروباز کردیم و رفتیم تو انداختتم روی تخت و بعد خیمه زد روم
اروم دیک گندشو واردم کرد که جیغی زدم و گفتم:اخخ جیمین چرا اینقدر بزرگه؟اوففف
گفت:بیب چرا اینقدر تو تنگی تاحالا کسیو که اینقدر تنگ باشه نکردم
گفتم:اوفف تروخدا بزار عادت کنممم ...بعدشم مگع چند نفرو کردی .عاح
خندید و گفت:توی سکس هم غیرتی میشی؟
گفتم:اوففف..جیمین خیلی بزرگییی
با جدیت گفت:اسمم رو صدا نکن...وقتی دارم میکنمت اون ادم کیوت نیستم الان کاری میکنم که تا 1 هفته نتونی راه بری
بعد تا ته واردم کرد
جیغ زدم و گفتم:اخخ ببخشید ددی ببخشید...اووفف
گفت:دیگه دور شده بیبی گرل
توم حرکت کرد و منم به بازوهاش چنگ میزدم
همش ناله میکردم و اونم تحریک میشد
کم کم داشتم گشاد میشدم و لذت میبردم
تا اینکه پردمو زد
پوزخند زد و یه لحظه وایساد و موهامو از روی صورتم زد کنار و صورتم رو نوازش کرد و گفت:بیبی الان دیگه مال خودم شدی
چشمام پر از اشک شد
اشکام سر ازیر شد
بعد گفتم:جیمین...اخ...هق...از توم دربیار حالم بده
از توم در اورد و اومد کنارم
نشستم روی تخت و تکیه دادم به پشت تخت
گریه کردم نمیدونم دلیل اصلیش چی بود فک میکردم که بخاطر پردم بود اما بخاطر یه چیز دیگه بود(الان میفهمید😈)
جیمین با چهره نگران اومد سمتم
گفت:ا/ت خوشکلم چیشد یهو؟
با گریه نگاه کردم بهش و گفتم:توی لعنتی...توی لعنتی...چرا اون قرص رو به من دادی ها؟
گفت:خب من تحریک شده بود....
پریدم وسط حرفش و گفتم:چون تو تحریک شده بودی باید به منم میدادی که منم تحریک شم؟چرا با همون اوم کی اینکارو نکردی هااا؟
من دخترگیمو بخاطر یه پسر هرزه پرست از دست دادم من دوست داشتم با کسی رابطه داشته باشم که اونم با دختری رابطه نداشته باشه اما برای کسی دخترگیمو از دست دادم کع یه دختر بازه و این کار براش به راحتی و عادگی اب خوردنه (فریاد)
اشک توی چشماش جمع شده بود گفت:ا/ت درسته که من یه لاشیم که با چند نفر این کارو کردم اما من برای اولین بار با کسی که عاشقش بودم اینکارو کردم
با حرفی که زد تعجب کردم
اونم حس منو داشته؟
مدت تحریکیه هردومون تموم شده بود
اما من هنوز دوست داشتم ادامش بدم
جیمین در حالی که اشک میریخت گفت:درست ا/ت من عاشقتم ...خیلی وقته که عاشقتم اما بهت نگفتم ...منو ببخش ا/ت...لطفا منو ببخشش(گریه شدید)
اروم سرش رو توی بغلم گرفتم و گفتم:چرا زودتر نگفتی اخه پسره ی خر
گفت:من فقط...من فقط با اوم کی رابطه داشتم تا عشق به تورو فراموش کنم اما ...اما نمیتونستم ....من سعی داشتم تورو عاشق خودم کنم اما تلاشم بی فایده بود نه؟
گفتم:نه بی فایده نبود احمق..
بلند شد و زل زد به چشمام و گفت:یعنی چی؟
گفتم:یعنی اینکه...یعنی اینکه نبوده دیگه ...خواستم بحث رو عوض کنم و گفتم:اخخخ دلم ...اوفف
جیمین اومد و درازم داد
صورتم رو نوازش کرد و یه بوسه به لبم زد
گفت:ببخشید بیبی که اینقدر محکم انجامش دادم
گفتم:ایییی.اشکال نداره اینم یه جور ابراز محبته دیگه
خندید و اومد کنارم در اغوشم گرفت
گفت:ادامش باشه برای بعد خوش هیکل لعنتی
گفتم:یه جور میگی خوش هیکل انگار خودت نیستی همه رو با هیکلت اخر میکشی
خندید و سرمو بوسید :حتی تورو؟
گفتم:شاید..اما فک نکنم
(خندید با چاشنی پوزخند)
اینقدر اروم اروم زد به کمرم تا اینکه خوابم برد
(شب)
میدونم انتظار نداشتید اینجوری تموم شه🤧
اماشد 😂👊
۱۵۹
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.