𝐦𝐲 𝐛𝐞𝐫𝐨𝐤𝐞𝐧 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭
𝐦𝐲 𝐛𝐞𝐫𝐨𝐤𝐞𝐧 𝐡𝐞𝐚𝐫𝐭
ᴘᴀʀᴛ¹⁹
ویو ته:
انگاری کوک از ماجرای خواب ا.ت خبردار شده...
_تو مرد شنل پوش خواب ا.تی؟
×از کجا فهمیدی(پوزخند)
_هه..از بچگی
×او راس میگی
_از کابوس ا.ت بیا بیرون
×به یه شرط
_چی بگو....
×کسی رو برام پیدا کنی که بیشتر از ا.ت عاشقش بشم
_سخته ولی باشه پیدا میکنم...
عمارت:
ویو ا.ت:
کوک اومد خونه
+او چاگیا اومدی...
_میگم ا.ت،تو دختری رو میشناسی که به تایپ تهیونگ بخوره؟
+یهو برا چی میپرسی
_کوک همه چیز رو برا ا.ت تعرف کرد*
+اره دوستم یونا خیلی هم تایپ تهیونگه..
_پس میتونی بهش بگی که فردا با ته بره سر قرار
+باش
فردا:
ویو کوک:
آدرس کافه رو برای یونا(دوست ا.ت) فرستادم که بره پیش ته
ویو ته:
یه دختر خیلی خوشگل و کیوت اومد نشست پیشم
(علامت یونا¥)
¥شما آقای کیم تهیونگ هستید
×او اره اره خودمم..
ته تو دلش:یکم که با دختره حرف زدم عاشقش شدم دقیقا هم تایپم بود میخوام هرچه زودتر باهاش خواستگاری کنم....
ویو یونا:
عاشق اون پسره شده بودم...
×خب..خب چجوری بگم..
¥راحت باشید
×م..من عاشقت...شدم
¥خب..راست..ش منم..همینطور
ᴘᴀʀᴛ¹⁹
ویو ته:
انگاری کوک از ماجرای خواب ا.ت خبردار شده...
_تو مرد شنل پوش خواب ا.تی؟
×از کجا فهمیدی(پوزخند)
_هه..از بچگی
×او راس میگی
_از کابوس ا.ت بیا بیرون
×به یه شرط
_چی بگو....
×کسی رو برام پیدا کنی که بیشتر از ا.ت عاشقش بشم
_سخته ولی باشه پیدا میکنم...
عمارت:
ویو ا.ت:
کوک اومد خونه
+او چاگیا اومدی...
_میگم ا.ت،تو دختری رو میشناسی که به تایپ تهیونگ بخوره؟
+یهو برا چی میپرسی
_کوک همه چیز رو برا ا.ت تعرف کرد*
+اره دوستم یونا خیلی هم تایپ تهیونگه..
_پس میتونی بهش بگی که فردا با ته بره سر قرار
+باش
فردا:
ویو کوک:
آدرس کافه رو برای یونا(دوست ا.ت) فرستادم که بره پیش ته
ویو ته:
یه دختر خیلی خوشگل و کیوت اومد نشست پیشم
(علامت یونا¥)
¥شما آقای کیم تهیونگ هستید
×او اره اره خودمم..
ته تو دلش:یکم که با دختره حرف زدم عاشقش شدم دقیقا هم تایپم بود میخوام هرچه زودتر باهاش خواستگاری کنم....
ویو یونا:
عاشق اون پسره شده بودم...
×خب..خب چجوری بگم..
¥راحت باشید
×م..من عاشقت...شدم
¥خب..راست..ش منم..همینطور
۴.۱k
۰۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.