ددی فاکر جذاب من پارت ۱۷
ددی فاکر جذاب من پارت ۱۷
ویو ا.ت
بیدار شدم کارای مربوط رو انجام دادم رفتم به ته یسری بزنم
که دیدم مثل بچه دوساله ها کج خوابیده
ا. ته ته نمیخوای صبحونه بخوری (اروم)
ت. هوم الان میام (خوابالو)
ا. باشه
رفتم به سمت جیمین
انقدر ناز خوابیده بود میخواستم بغلش کنم چی کی من وای این چی بود اه اه اه چندششش
ا. هوی مرتیکه خر پاشو لنگه ظهره (کمی داد)
ج. چی کی تو من من کیم من توم تو منی کی کیه
ا. نمک (پوکرفیس)
ج. ها بله تویی چیه
ا. الان میخوای صبحونه بخور اگرم نخوردی تا ناهار باید صبر کنی
ج. الان میام
ا. هوم
به هایکو میریم 🗿
ا. اجی قشنگم بیدار شو برا صبحونه اگه نخوری موقع حمله ضعیفیا
ه. خوابم میاد
ا. پاشو دختر لوس نخوری گشنه میمونی
ه.تغیر مودتو عشقه 😳
ا. خب حالا بریم
ه. برو من کارامو بکنم میام
ا. باش
بعد صبحونه
ا. وایسید کارتون دارم
ت. بله.
ا. امروز ممکنه حمله کنن پس لباسا رو بپوشید و گریم خودم براتون انجام میدم
ت. ج. اوک
ویو جیمین
ا.ت دختر جذاب و خشنی بود سنشم خیلی کم بود اما واقعا خیلی خوب بود داشت گریم میکرد مارو مثلا زخم خون همچین چیزا اماده شده بودیم که صدای شکستن شیشه اومد
ا. اماده اید
ت. یه
ا.ت تفنگو گرفت رو سر جیمین و هایکو هم گرفت رو سر ته
ا.ت داد زد
ا. دنبال کسی میگردید اونا اینجان
ویو نامجون
صبح نقشه ی حمله رو کشیدیم وقتی رسیدیم اصلا بادیگاردی نبود درو باز کردیم رفتیم بالا خیلی بزرگ بود رسیدیم همه جا رو تقریبا گشتیم یهو صدای داد شنیدیم رفتیم اونجا تو اتاق دیدم ا.ت تفنگو گذاشته رو سرشون اون لحظه انگار یه سطل اب یخ خالی کردن روم تمام لحظه های که باهاشون داشتم از جلو چشمام رد شد
خبببب حمایت شه تا پارت جدید و بنویسم
ویو ا.ت
بیدار شدم کارای مربوط رو انجام دادم رفتم به ته یسری بزنم
که دیدم مثل بچه دوساله ها کج خوابیده
ا. ته ته نمیخوای صبحونه بخوری (اروم)
ت. هوم الان میام (خوابالو)
ا. باشه
رفتم به سمت جیمین
انقدر ناز خوابیده بود میخواستم بغلش کنم چی کی من وای این چی بود اه اه اه چندششش
ا. هوی مرتیکه خر پاشو لنگه ظهره (کمی داد)
ج. چی کی تو من من کیم من توم تو منی کی کیه
ا. نمک (پوکرفیس)
ج. ها بله تویی چیه
ا. الان میخوای صبحونه بخور اگرم نخوردی تا ناهار باید صبر کنی
ج. الان میام
ا. هوم
به هایکو میریم 🗿
ا. اجی قشنگم بیدار شو برا صبحونه اگه نخوری موقع حمله ضعیفیا
ه. خوابم میاد
ا. پاشو دختر لوس نخوری گشنه میمونی
ه.تغیر مودتو عشقه 😳
ا. خب حالا بریم
ه. برو من کارامو بکنم میام
ا. باش
بعد صبحونه
ا. وایسید کارتون دارم
ت. بله.
ا. امروز ممکنه حمله کنن پس لباسا رو بپوشید و گریم خودم براتون انجام میدم
ت. ج. اوک
ویو جیمین
ا.ت دختر جذاب و خشنی بود سنشم خیلی کم بود اما واقعا خیلی خوب بود داشت گریم میکرد مارو مثلا زخم خون همچین چیزا اماده شده بودیم که صدای شکستن شیشه اومد
ا. اماده اید
ت. یه
ا.ت تفنگو گرفت رو سر جیمین و هایکو هم گرفت رو سر ته
ا.ت داد زد
ا. دنبال کسی میگردید اونا اینجان
ویو نامجون
صبح نقشه ی حمله رو کشیدیم وقتی رسیدیم اصلا بادیگاردی نبود درو باز کردیم رفتیم بالا خیلی بزرگ بود رسیدیم همه جا رو تقریبا گشتیم یهو صدای داد شنیدیم رفتیم اونجا تو اتاق دیدم ا.ت تفنگو گذاشته رو سرشون اون لحظه انگار یه سطل اب یخ خالی کردن روم تمام لحظه های که باهاشون داشتم از جلو چشمام رد شد
خبببب حمایت شه تا پارت جدید و بنویسم
۱۰.۱k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.