چندپارتی هری پاتر
عشق در هاگوارتز
Part 2
ات ویو:داشتم همون راهی که آلیس میگفت رو میرفتم که یهو دیدم همون پسره که موهاش بوره بود داشت میومد سمتم...الان چیکار کنم.....نکنه میخواد منو بکشه همینجوری تو خیالات و فکرام غرق شده بودم که نفهمیدم پسره داره باهام صحبت میکنه
دراکو:سلام.....خانم
ات:آاا.....سلام ببخشید حواسم جای دیگه ای بود
دراکو:دانشآموز جدیدی؟درسته؟
ات:بله
دراکو:خب بزارید خودمو معرفی کنم....من دراکو مالفوی هستم
ات:خوشبختم
دراکو:و شما خانم؟؟
ات ویو:خدایا الان بهش چی بگم....آلیس گفت باهاشون در نیوفتم چه کنم...ولی اگه خودمو معرفی نکنم هم بد میشه
ات:من ات هریسون هستم(این چه فامیلی هست که من برا ات انتخاب کردم😅)
دراکو:خوشبختم خانم هریسون
ات:همچنین آقای مالفوی
دراکو:گم شدی؟؟میخوای کمکت کنم؟!
ات:خب دوستم بهم گفت از کدوم ور برم ولی میشه بهم بگی سالن اجتماعات هافلپاف کدوم وریه؟
دراکو:میخوای باهات بیام؟؟
ات:اگه اذیت نمیشی و کار نداری آره
دراکو:باشه بیا از این ور بریم
ات ویو:این چمدونم چقد سنگینه کاشکی یکی کمکم کنه
دراکو:خانم هریسون چمدونتون رو بدین به من، من براتون میارم
ات ویو:چه پسر خوبیه.....الان قبول کنم؟؟
ات:مرسی نمیخواد زحمت بکشین آقای مالفوی
دراکو لبخندی به ات میزنه
دراکو:خانم هریسون نمیخواد انقدر باهام رسمی صحبت کنید راحت باشید
ات:خب باشه دراکو تو هم با من راحت باش
دراکو:باشه
و دراکو ات رو به سمت سالن اجتماعات هافلپاف برد
دراکو:خب بانو اینجا دیگه باید تنهاتون بزارم چون ما اجازه ی ورود به سالن اجتماعات گروه های دیگر رو نداریم
ات:تا اینجا هم که اومدی خیلی زحمت کشیدی امیدوارم بتونم برات جبران کنم
دراکو:رمزو که میدونی درسته؟؟
ات:آره خیالت راحت
دراکو:پس اگه کاری با من نداری من فعلا میرم خداحافظ
ات:بازم ازت ممنونم خداحافظ
ادامه دارد........
Part 2
ات ویو:داشتم همون راهی که آلیس میگفت رو میرفتم که یهو دیدم همون پسره که موهاش بوره بود داشت میومد سمتم...الان چیکار کنم.....نکنه میخواد منو بکشه همینجوری تو خیالات و فکرام غرق شده بودم که نفهمیدم پسره داره باهام صحبت میکنه
دراکو:سلام.....خانم
ات:آاا.....سلام ببخشید حواسم جای دیگه ای بود
دراکو:دانشآموز جدیدی؟درسته؟
ات:بله
دراکو:خب بزارید خودمو معرفی کنم....من دراکو مالفوی هستم
ات:خوشبختم
دراکو:و شما خانم؟؟
ات ویو:خدایا الان بهش چی بگم....آلیس گفت باهاشون در نیوفتم چه کنم...ولی اگه خودمو معرفی نکنم هم بد میشه
ات:من ات هریسون هستم(این چه فامیلی هست که من برا ات انتخاب کردم😅)
دراکو:خوشبختم خانم هریسون
ات:همچنین آقای مالفوی
دراکو:گم شدی؟؟میخوای کمکت کنم؟!
ات:خب دوستم بهم گفت از کدوم ور برم ولی میشه بهم بگی سالن اجتماعات هافلپاف کدوم وریه؟
دراکو:میخوای باهات بیام؟؟
ات:اگه اذیت نمیشی و کار نداری آره
دراکو:باشه بیا از این ور بریم
ات ویو:این چمدونم چقد سنگینه کاشکی یکی کمکم کنه
دراکو:خانم هریسون چمدونتون رو بدین به من، من براتون میارم
ات ویو:چه پسر خوبیه.....الان قبول کنم؟؟
ات:مرسی نمیخواد زحمت بکشین آقای مالفوی
دراکو لبخندی به ات میزنه
دراکو:خانم هریسون نمیخواد انقدر باهام رسمی صحبت کنید راحت باشید
ات:خب باشه دراکو تو هم با من راحت باش
دراکو:باشه
و دراکو ات رو به سمت سالن اجتماعات هافلپاف برد
دراکو:خب بانو اینجا دیگه باید تنهاتون بزارم چون ما اجازه ی ورود به سالن اجتماعات گروه های دیگر رو نداریم
ات:تا اینجا هم که اومدی خیلی زحمت کشیدی امیدوارم بتونم برات جبران کنم
دراکو:رمزو که میدونی درسته؟؟
ات:آره خیالت راحت
دراکو:پس اگه کاری با من نداری من فعلا میرم خداحافظ
ات:بازم ازت ممنونم خداحافظ
ادامه دارد........
۱۳.۹k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.