مافیای بزرگ
𝐛𝐢𝐠 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟖
_ببخشید میشه لوکیشن رو برام بفرستین
+بله (فرستاد)
ویو ات
بعد از اینکه لوکیشن رو فرستاد سوار ماشین هامون شدیم و به سمت مغازه شکلاتی حرکت کردیم و بعد از ۴۵ مین رسیدیم وقتی از ماشین پیاده شدم دیدم تهیونگ هم وایساده داره نگاه مون میکنه رفتم جلو گفتم
_اوپا چرا بهم نگفتی با آقای جئون دوست هستی
÷خوب دیگه
_مرض
+سلاممممم ته جان
÷سلام آقا خرگوشه
+÷(خنده)
+خوب بریم داخل که امروز قرار کلی خوش بگذره
_بریممم(با ذوق و بدو بدو)
÷هییی هنوزم بچه ش
+(خنده)بیا ما بریم
÷بریم
وارد مغازه که شدیم واییییییییییی منوخیلی این جارو دوست خیلی خوبه برگشتم سمت بچه ها و گفتم بیاددددد دیگهههههههه بعد رفتم سمت شکلات ساز
ویو کوک
وقتی دیدم ات اینجوری ذوق کرده خندم گرفت آخه خیلی کیوت شده
اولین بار که دیدمش به نظر خیلی خفن می یومد ولی الان آتی که جلومه یه کیوت خرهههههههه
ویو ات
توی اینجا باید دو نفری کار کنیم دیدم ته مشغول خرید منم کوک رو صدا کردم
_مستررررر کوک میشه بیای کمکم
+بله لیدی الان میام
+خوب بله چه کار کنیم
_خوب الان باید این ماشین شکلاتی رو درست کنیم
+اوک پس بزن بریم تو کارش
_اوک اول باید روی این جا بپریم تا دستگاه داغ شه
+اوک
با کوک رفتیم بالای دستگاه شروع کردیم به پریدن داشتیم همین جور می پریدیم که یهوو پام لیز خوردن داشتم می یافتند که کوک گرفتتم دستاش دور کمرم حلقه شد دستای من دور گردش و صورتامون ۱ سانتی متر فاصله داشتن همین جور داشتیم به هم نگاه می کردیم که ته با یه آیسپک تو دست داد زد
÷به به چه زوج زیبایی خیلی به هم میاد
اینو که گفت سریع از بقل کوک در اومدم بیرون گونه هام سرخ شده بود که کوک گفت
+ ات خوبی ؟
_آ....ره خوبم مرسی
+آه خداروشکر
بعد از اینکه شکلات هارو درست کردیم ......
یاه یاه خماری شرایط پارت بعد ۶ تا لایک🌚🦋
𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟖
_ببخشید میشه لوکیشن رو برام بفرستین
+بله (فرستاد)
ویو ات
بعد از اینکه لوکیشن رو فرستاد سوار ماشین هامون شدیم و به سمت مغازه شکلاتی حرکت کردیم و بعد از ۴۵ مین رسیدیم وقتی از ماشین پیاده شدم دیدم تهیونگ هم وایساده داره نگاه مون میکنه رفتم جلو گفتم
_اوپا چرا بهم نگفتی با آقای جئون دوست هستی
÷خوب دیگه
_مرض
+سلاممممم ته جان
÷سلام آقا خرگوشه
+÷(خنده)
+خوب بریم داخل که امروز قرار کلی خوش بگذره
_بریممم(با ذوق و بدو بدو)
÷هییی هنوزم بچه ش
+(خنده)بیا ما بریم
÷بریم
وارد مغازه که شدیم واییییییییییی منوخیلی این جارو دوست خیلی خوبه برگشتم سمت بچه ها و گفتم بیاددددد دیگهههههههه بعد رفتم سمت شکلات ساز
ویو کوک
وقتی دیدم ات اینجوری ذوق کرده خندم گرفت آخه خیلی کیوت شده
اولین بار که دیدمش به نظر خیلی خفن می یومد ولی الان آتی که جلومه یه کیوت خرهههههههه
ویو ات
توی اینجا باید دو نفری کار کنیم دیدم ته مشغول خرید منم کوک رو صدا کردم
_مستررررر کوک میشه بیای کمکم
+بله لیدی الان میام
+خوب بله چه کار کنیم
_خوب الان باید این ماشین شکلاتی رو درست کنیم
+اوک پس بزن بریم تو کارش
_اوک اول باید روی این جا بپریم تا دستگاه داغ شه
+اوک
با کوک رفتیم بالای دستگاه شروع کردیم به پریدن داشتیم همین جور می پریدیم که یهوو پام لیز خوردن داشتم می یافتند که کوک گرفتتم دستاش دور کمرم حلقه شد دستای من دور گردش و صورتامون ۱ سانتی متر فاصله داشتن همین جور داشتیم به هم نگاه می کردیم که ته با یه آیسپک تو دست داد زد
÷به به چه زوج زیبایی خیلی به هم میاد
اینو که گفت سریع از بقل کوک در اومدم بیرون گونه هام سرخ شده بود که کوک گفت
+ ات خوبی ؟
_آ....ره خوبم مرسی
+آه خداروشکر
بعد از اینکه شکلات هارو درست کردیم ......
یاه یاه خماری شرایط پارت بعد ۶ تا لایک🌚🦋
۷.۲k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.